فضا جایی است که در آن زندگی می کنیم یا جایی که در خیال خود می پرورانیم فضا خیال و خیال فضا است هر چیزی که انسان به آن فکر می کند و یا در خیال خود می پروراند دارای فضایی است
قیمت فایل فقط 3,900 تومان
مبانی پایه مشترك در ادبیات و معماری مقدمه | 1 |
مبانی پایه مشترك در ادبیات و معماری | 2 |
فضا | 2 |
شعر و فضا آن | 2 |
فضا در معماری | 5 |
بافت و شناسه | 6 |
بافت و شناسه در شعر | 6 |
بافت و شناسه در معماری | 9 |
حركت | 11 |
حركت در شعر | 13 |
فلسفه رنسانس | 19 |
ادبیات رنسانس | 23 |
رنسانس در معماری | 24 |
مكتب رمانتیسم | 32 |
رمانتیسم در شعر معاصر:شعر نو و نیمایی | 41 |
رمانتیسم در معماری:معماری ارگانیك | 48 |
مكتب دادائیسم | 62 |
مكتب سورئالیسم | 74 |
دادائیسموسورئالیسم در ادبیات معاصر:شعر موج نو و حجم گرا | 80 |
دادائیسم و سورئالیسم در معماری:معماری دیكانستراكشن | 92 |
معماری پرش كیهانی | 103 |
فهرست منابع | 104 |
مقدمه
شعرو ادبیات دو ابزار نیرومند برای طراحی به شمار میروند تمامی شیوههای ادبی سودمند هستند، اما برای اهداف طراحی خلاق، شعر بر ادبیات رجحان دارد. شعر به مثابه مجموعهای از كلام مكتوب است كه رویكردهای جمعی مردم را خلاصه میكند و به عنوان بیانگر «یكتایی» ویژه فضا و مكان لازمه هر طرح ملی، منطقهای و محلی است.
قطعات ادبی، مانند «صورت مساله» معماری از اواسط دهه 1970 تا اواخر دهه 1980 مورد توجه بسیاری قرار گرفته بود. آنها از اولویتهای عملی معماری، دست به ساخت گزیدههایی زدند كه آنها را میتوان با ارزش هنریشان به عنوان قطعات ادبی تلقی كرد.
یكی از عوامل بنیادی مشترك میان شعر و معماری شفافیت است، سبكی است و یا شاید تمام هستی است. شعر و معماری میتوانند در نور با یكدیگر هم آوا شوند با ذات نوری خود فاصلهها را از میان بردارند و معماری كه شاعر فضای شایسته زندگی است. در آزادمنشی، شعر، همنشینی و آمیزش با تلاشهای خلاقانه، الهامبخشی و انگیزهبخشی را میجوید.
فضایی شاعرانه است كه با مواد و مصالح ساخت و ساز و تلفیق فضاها حس سیالیت و سبكی را به مراجعه كننده و فضا ببخشد و تصاویر ذهنی و خیالانگیز ایجاد كند. انسان با حواس پنجگانه خود با محیط اطراف ارتباط برقرار میكند. در بعضی موارد خاطرهای ماندگارو تأثیرگذار حاصل ارتباط انسان با محیط اطراف اوست. در طراحی فضای شاعرانه و ادبیانه چنین كیفیتی مطلوب به نظر میرسد.
در این تحقیق به بررسی برخی تشابهات بین این دو می پردازیم و پیوستگی بین آنها را مورد مطالعه قرار می دهیم.
مبانی پایه مشترک در ادبیات و معماری
_فضا
فضا جایی است که در آن زندگی می کنیم یا جایی که در خیال خود می پرورانیم. فضا خیال و خیال فضا است . هر چیزی که انسان به آن فکر می کند و یا در خیال خود می پروراند دارای فضایی است . فضا وجود مادی ندارد ولی این قابلیت را دارد که در وجود خود عناصری مادی و یا معنوی را جای دهد . انسان تنها زمانی قادر است حالتی خاص، مثلاً ناراحتی یا خوشحالی را به فردی دیگر منتقل نماید که فضایی غمگین یا شاد ایجاد کرده باشد و این فضا نیز توسط دیگران قابل درک باشد .
باید نکته ای را در اینجا ذکر نمود : « فضا جایی نیست که اشیاء در آن حضور پیدا می کنند بلکه وسیله ای است که به واسطۀ ذات خود زمینه حضور اشیاء را در خود فراهم می سازد . » برای درک این مفهوم کافی است به این نکته توجه داشته باشیم که فضا عنصری غیر مادی است ولی دارای ذاتی خاص ، که می تواند اشیاء را در خود جای دهد . یا می توان به این صورت گفت که این اشیاء نیستند که فضایی را شکل می دهند ، بلکه این ذات فضاست که اشیائی خاص را در خود جای می دهد و به آنها شکل و شمایلی خاص می بخشد .
حال می خواهیم از تعاریف و توضیحات فوق استفاده نماییم و به تعریفی از فضا در شعر و معماری برسیم تا بتوانیم از پس آن شباهتها و تفاوتهای این دو را بررسی کنیم .
شعر و فضای آن :
در پیش در آمد این گفتار ذکر کردیم می توان فضا رابه عنوان وسیله ای در نظر گرفت تا انسانها از طریق آن عواطف ، احساسات ، تفکرات و ا ندیشه های خود را به دیگران منتقل نمایند . تا انسانی نتواند فضای ذهن خود را که در قالب تفکر یا احساسی خاص به وجود آمده است به تصویر بکشد هیچ فرد دیگری نمی تواند آن را درک نماید . تمامی هنرها وجود خود را از طریق ایجاد فضا به دست آورده اند . فضایی که هنرمندی با نگرشی خاص نسبت به دنیای پیرامون خود آن را خلق کرده است .
شاعر کیست و شعر چیست ؟ شاعر هم فردی مثل سایر انسانهاست . او در زندگی خود به نگرشی خاص می رسد . او می خواهد سایرین را از این نگرش آگاه کند بنابران نیاز دارد تا فضایی را ایجاد نماید .
شعر ، فضای اوست . و شعر در خود کلماتی منظوم ، دارای وزن و ریتم را جای داده است .
فرو داشت دست از کمربند اوی
تهمتن چنان خیره مانده بدوی
دو شیر اوژن از جنگ سیر آمدند
تبه گشتهو خسته و دیر آمدند
دگر باره سهراب گرز گران
ز زین برکشید بیفشرد ران
بزد گرز و آورد کتفش به درد
بپیچید و درد از دلیری بخورد
بخندید سهراب گفت ای سوار
بزخم دلیران نهی پایدار
شعری که در بالا آورده شد گوشه ای از نبرد رستم و سهراب در شاهنامه فردوسی بود . هدف فردوسی ایجاد فضایی بوده که نحوۀ نبرد این دو را به تصویر بکشد . فضایی که او در خیالش به آن شکل داده به گونه ای بسیار زیبا در شعرش به تصویر در آمده است . کلمات در شعر او به واسطه فضایی که در ذهن او بوده است به این شکل آمده اند . و این دقیقاً همان نکته ای است که در پیش درآمد این گفتار ذکر کردیم . این کلمات نیستند که فضای شعر فردوسی را بوجود آورده اند بلکه این فضای شعر اوست که کلماتی اینچنین را طلب می کند .
تمامی شعرا شعر می گویند و نگرش خاص خود را از طریق فضای شعر خود به دیگران منتقل می نمایند . و چون انسانها دارای قالبهای فکری مختلف می باشند هر کدام نگرشی خاص به خود را دارند . نتیجۀ این امر ایجاد زبانهای گوناگون در شعر است که هر کدام تنها مختص به یک فرد می باشد و به راحتی می توان آنها را از هم تمیز داد.
جهت دریافت فایل کامل لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 3,900 تومان
برچسب ها : مقدمه , مبانی پایه مشترك در ادبیات و معماری , فضا , شعر و فضا آن , فضا در معماری , بافت و شناسه , بافت و شناسه در شعر , بافت و شناسه در معماری , حركت , حركت در شعر , فلسفه رنسانس , ادبیات رنسانس , رنسانس در معماری 24 , مكتب رمانتیسم , رمانتیسم در شعر معاصرشعر نو و نیمایی , رمانتیسم در معماریمعماری ارگانیك , مكتب دادائیسم , مكتب سورئالیسم , پروژ