امروز: شنبه 26 آبان 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
دسته بندی صفحات
بلوک کد اختصاصی

تاثیر آرایش کاشت و تراکم بوته بر عملكرد و شاخص های فیزیولوژیکی ماش

تاثیر آرایش کاشت و تراکم بوته بر عملكرد و شاخص های فیزیولوژیکی ماشدسته: کشاورزی و زراعت
بازدید: 64 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 716 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 167

حبوبات یکی ازمهم ترین منابع گیاهی غنی از پروتئین و دومین منبع مهم غذائی انسان به شمار می روند و نقش بسیار موثری در کنار غلات در تغذیه انسان داشته و در کشورهائی که از نظر کمی و کیفی در فقر غذائی هستند حبوبات اهمیت ویژه ای داشته و جزو اصلی رژیم غذائی مردم فقیر جهان محسوب می شوند

قیمت فایل فقط 7,900 تومان

خرید

تاثیر آرایش کاشت و تراکم بوته بر عملكرد و شاخص های فیزیولوژیکی ماش

چکیده :

جهت دستیابی به الگوی کاشت و تراکم مناسب ماش در منطقه ورامین پژوهشی در مزرعه ای واقع در روستای سعید آباد ورامین به صورت اسپیلت پلات در قالب طرح بلوك كامل تصادفی در 4 تكرار در سال زراعی 1388 اجرا شد. تیمار های آزمایش شامل4 سطح آرایش کاشت (كاشت یک ردیف روی پشته‌های 50 سانتی‌متری، كاشت دو ردیف در روی پشته‌های50 سانتی‌متری، كاشت یک ردیف روی پشته های 60 سانتی‌متری، كاشت دو ردیف روی پشته‌های 60 سانتی‌متری) در کرت های اصلی و 4 سطح تراکم (تراکم 166666 بوته در هکتار، تراکم 200000 بوته در هکتار، تراکم 333333 بوته در هکتار و تراکم 400000 بوته در هکتار) در کرت های فرعی بود. رقم مورد استفاده در این پژوهش، رقم اصلاح شده پرتو بود. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار عملکرد دانه از تیمار آرایش کاشت چهارم و تراکم سوم با 3075 کیلوگرم در هکتار به دست آمد که نسبت به تیمار آرایش کاشت سوم و تراکم اول با میانگین 1291 کیلوگرم در هکتار، 58 درصد برتری نشان داد . بالاترین تعداد غلاف در بوته و دانه در غلاف و شاخص برداشت از تیمار آرایش کاشت سوم و تراکم اول به ترتیب با 03/32 عدد و 5/10عدد و 42/30 درصد به دست آمد. شاخص سطح برگ با 84/2 از تیمار آرایش کاشت دوم و تراکم چهارم  بالاترین میزان و تیمار آرایش کاشت سوم و تراکم کاشت اول با 45/1 کمترین میزان را به خود تخصیص دادند. سرعت رشد محصول نیز تحت تاثیر هر دو عامل آزمایش قرار گرفت. بیشترین میزان از تیمار آرایش کاشت دوم و تراکم چهارم با 32/12 گرم بر متر مربع در روز در آغاز دانه دهی حاصل شد. بالاترین میزان سرعت جذب خالص از تیمار آرایش کاشت سوم و تراکم اول با 17/1 گرم بر متر مربع در روز در آغاز دانه دهی به دست آمد و کمترین مقدار نیز از تیمار آرایش کاشت دوم و تراکم دوم با 31/4 گرم بر متر مربع در روز در آغاز دانه دهی حاصل شد. در نهایت می توان بیان نمود که استفاده از آرایش کاشت دو ردیف بر روی پشته های 60 سانتی متری و تراکم 3/33 بوته در متر مربع برای دستیابی به حداکثر محصول ماش در منطقه، مناسب می باشد.

فصل اول

کلیات

1-1-      اهمیت و خواص حبوبات

حبوبات یکی ازمهم ترین منابع گیاهی غنی از پروتئین و دومین منبع مهم غذائی انسان به شمار می روند و نقش بسیار موثری در کنار غلات در تغذیه انسان داشته و در کشورهائی که از نظر کمی و کیفی در فقر غذائی هستند حبوبات اهمیت ویژه ای داشته و جزو اصلی رژیم غذائی مردم فقیر جهان محسوب می شوند.

میزان انرژی در حبوبات معادل غلات بوده و از نظر اسیدهای آمینه (به خصوص لایسین) غنی هستند. با توجه به داشتن ریشه های عمیق، لگوم ها، علاوه بر تحمل شرایط خشکی که جهت کشت در مناطق خشک توصیه می شود از توانایی تثبیت نیتروژن نیز برخوردار هستند که موجب بهبود حاصلخیزی خاک اعم از خواص فیزیکی، شیمیائی و زیستی شده و نقش مهمی را در پایداری نظام کشاورزی ایفا می کنند. به همین خاطر حبوبات در تناوب زراعی جایگاه خاصی داشته و دامنه سازگاری وسیعی دارند. درعرض های جغرافیائی و دامنه های حرارتی مختلف اعم از مناطق گرمسیری و سردسیری قابل کشت می باشند. این محصولات هم به طور منفرد و هم به صورت کشت مخلوط با سایر محصولات قابل کشت هستند.

رشد جمعیت و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور در دو دهه اخیر باعث شده تا مصرف مواد پروتئینی به خصوص گوشت قرمز افزایش چشمگیری یابد. بر این اساس افزایش تولید مواد پروتئینی به ویژه پروتئین های گیاهی که منابع ارزشمندتری در تغذیه هستند ، اجتناب ناپذیراست. ازطرفی حبوبات منبع مناسبی برای تغذیه احشام و حیوانات محسوب می شوند.

ماش، در کشورهای پر جمعیتی نظیر هندوستان با مصرف سرانه 7/11 کیلوگرم، سهم بیشتری در رژیم غذائی مردم نسبت به سایر کشورها دارند. در کشور ما مصرف سرانه ماش 8/4 کیلوگرم است. اگر چه مصرف آن از متوسط جهانی(1/6 کیلوگرم) پائین تر است ولی نقش مهمی در تغذیه افراد کم درآمد ایفا می کند. لذا افزایش تولید حبوبات به عنوان مکمل منابع پروتئینی در برنامه های توسعه اقتصادی کشور مورد توجه قرارگرفته است.

 لگوم ها متعلق به تیره Fabaceae  و زیر تیره Papilionoideae هستند. از نظر حجم تولید، غلات به دلیل تولید کربوهیدرات ها که بخش عمده رژیم غذایی انسان و دام را شامل میشوند، مهم ترین گیاهان هستند.از طرف دیگر بر اساس تعداد جنس و گونه مورد استفاده انسان، بقولات تا به حال پر مصرف ترین خانواده گیاهی هستند. لگوم ها جهت تولید مواد شیمیایی، مواد معطر، الوار سوخت، سر شاخه های علوفه ای ، علوفه، گیاهان پوششی،کود سبز، دانه و غذا استفاده می شوند.

حبوبات با داشتن پروتئینی در حدود 20 درصد و گاهی بیشتر نقش مهمی در تأمین پروتئین مورد نیاز انسان دارند. در کشورهایی که تولیدات دامی و محصولات کشاورزی آنها کم است، حبوبات در تغذیه‌ انسان می توانند یک مکمل غذایی و خوبی برای غلات محسوب شوند.

میزان پروتئین در غذاهای حیوانی معمولاً کمتر از میزان پروتئین در منابع گیاهی است ولی پروتئین‌های موجود در غذاهای حیوانی به علت داشتن تعداد اسید آمینه های بیشتر و مقدار بیشتر اسیدهای آمینه، با ارزش‌تر از پروتئین های گیاهی می‌باشند (مجنون حسینی، 1375).

 با ترکیب پروتئین های گیاهی و حیوانی می‌توان کمبود اسیدهای آمینه را برطرف کرد. بنابراین در مواردی که پروتئین غلات و حبوبات با هم مصرف شوند توازن اسیدهای آمینه و مخلوط پروتئین از نظر کیفیت بهتر از حالتی است که هر کدام به تنهائی مصرف شوند (کوچکی، 1368).

همچنین این گیاهان به عنوان گیاهان جایگزین، با ارزش هستند اما در شیوه های زراعی و تحقیقات کشاورزی کمتر مورد توجه واقع شده اند (احمدی ،1387).

 دانه های خشک و خوراکی لگوم ها را حبوبات[1] می گویند.

زراعت حبوبات سریع ترین راه افزایش تولید پروتئین در کشورهای در حال توسعه آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین است. پتانسیل عملکرد حبوبات بالا و به 3000 – 2500 کیلوگرم در هکتار می رسد ولی بنا به دلایلی از جمله عوامل اکولوژیکی، فقدان فرصت و موقعیت برای تولید حبوبات، ضعف در تکنولوژی پس از برداشت کمبود تحقیقات بنیادی، محدودیت اجتماعی_ اقتصادی، فقدان مدیریت زراعی مناسب و عدم دسترسی کافی به بذور اصلاح شده و باکتری های ریزوبیوم، میزان عملکرد آنها در اکثر کشورها پایین است.

حبوبات در حاصلخیزی خاک مؤثر بوده و علاوه بر عدم نیاز چندان به نیتروژن، هر ساله مقادیری نیتروژن از طریق فرایند تثبیت، به خاک می‌افزایند. این گیاهان به دلیل کوتاهی فصل رشد و لطافت بقایای گیاهی بر جای گذاشته، گیاهان مناسبی برای قرار گرفتن قبل از محصولات پاییزه و پس از محصولات وجینی و دیررس هستند (باقری و همکاران، 1376).

شاخص برداشت پایین در این گیاهان باعث شده مواد تولید کمتری از بخش های رویشی به غلاف ها منتقل شوند. همچنین رشد نا محدود و ریزش گل ها و غلاف ها سبب کاهش عملکرد می گردد.

هنوز مشخص نشده که آیا ریزش گل و غلاف مربوط به محدودیت دسترسی به مواد غذایی، عدم تعادل هورمونی و یا اثر متقابل نور و دماست. در حقیقت تمامی این عوامل بایستی همزمان جهت برطرف کردن محدودیت تولید در حبوبات بررسی شوند (صادقی پور ،1380).

1-1-1- تاریخچه و پیدایش ماش

ماش با نام علمی (Vigna radiate L.) در انگلیس با نام Green gram، Mung bean و یا Golden gram خوانده می‌شود. نام علمی قدیمی آنRoxb. Phaseolus aureus بوده است (کوچکی، 1368).  امروزه این امر مشخص است که ماش زراعی از راسته‌ نیامداران، تیره‌ بقولات، زیر‌تیره‌ پروانه آساها، قبیله‌ Phaseolus، جنس Vigna و گونه‌ Radiata می‌باشد. جنس Phaseolus که توسط لینه معرفی گردیده بود در آن زمان بسیار بزرگ و ناهمگن بود و شامل گونه‌هایی می‌گردید که خامه‌ پیچ خورده‌ یا انحنا دار داشته و این خصوصیت، آن را از جنس های Dolikhus و Vigna که دارای خامه‌ زاویه‌دار (کمتر یا بیشتر از90 درجه) می‌باشند تفکیک می نمود. گیاه شناسان بعدی این تصور را نادرست انگاشته و بعضی از گونه‌ها را به جنس های موجود دیگر و یا جنس های تازه شناسائی شده انتقال دادند. گام مهم در راه طبقه‌بندی طبیعی تر و واقعی مخلوط Phaseolus-Vigna توسط ویلزک[2] برداشته شد که ماش را به جنس Vigna منتقل کرد. بنا به تصور او جنس Vigna دارای دو مشخصه‌ برجسته است، اولاً گوشوارکها درست در زیر محل خروج برگ و یا شاخه‌ها قرار دارند، ثانیاً خامه‌ منقار مانند در طرف دیگر کلاله امتداد یافته است.

جنس Vigna شامل حدود 150 گونه بوده که در هفت زیر جنس به نام های Vigna، Ceratotropis، Lasiospron، Plectotropis، Sigmoidotropia، Haydonis و Macrorhynchus تقسیم می‌شوند (کوچکی، 1368).

اگر چه گیاهان واقع در گروههای مختلف متفاوت به نظر می‌آیند، ولی پیوستگی مشخصی بین گونه‌های این گروهها وجود دارد و آن بخاطر وجود فرمهای حد واسط می‌باشد.

زیر جنس سراتوتروپیس یک دسته‌ مشخص، همگن و یکنواخت با منشأ آسیایی است که تمام خصوصیات بارز و مشخصه‌ جنس ویگنا در آن به طرز مشهودی تظاهر یافته است (قوامی، 1376).

این خصوصیات مهم به قرار زیر می‌باشد:

1- گوشوارک ها درست در زیر محل خروج برگ و ساقه قرار دارند.

 2- میان گره در روی محور گل آذین بسیار متراکم می‌باشد.

 3- خامه در طرف دیگر کلاله امتداد یافته است.

 4- دانه‌ گرده سه سوراخه بوده و دارای سطح مشبک و غده‌ای می‌باشد.

این زیر جنس شامل 16 یا 17 گونه بوده که عمدتاً آسیایی می‌باشند و از آنها شش گونه‌ Aconitifolia، Angularis، Mungo، Radiata، Trilobata و Umbellata در مناطق مختلف قاره‌ آسیا با گستردگی متفاوت کشت و کار می‌گردند. آنها توسط خصوصیات مختلفی نظیر تعداد و چگونگی فرورفتگی برگچه‌ها شکل گوشوارکها، نحوه‌ی جوانه‌زنی، کرکدار بودن یا بی کرک بودن گیاه و غلافهای آن و نهایتاً چگونگی چشم دانه از یکدیگر به راحتی قابل تمییز می باشند (قوامی، 1376). در این میان ماش معروف ترین گونه‌ زراعی است که به همراه ماش سیاه در مناطق زیادی از آسیا مورد کشت قرار می گیرد.

1-1-2- منشا و پراکندگی جغرافیایی ماش

منشا و پراکندگی برخی از گونه‌های زراعی چندان معلوم نیست، اما عموماً قضاوت ها و استنباط ها بر مبنای گونه‌های وحشی به عنوان جد احتمالی این گونه ها استوار است.

 از این  نظر Vigna sublobata و Vigna trilobata حایز اهمیت می باشد (قوامی، 1376).

اشکال وحشی ماش سبز در سطح وسیعی از مناطق گرمسیر جنوب، جنوب شرقی و شرق آسیا و شمال استرالیا پراکنده شده‌اند (مجنون حسینی، 1375).

این احتمال که Vigna sublobata جد نهایی هر دو گونه‌ Vigna radiata و Vigna mungo می‌باشد بسیار قوی بوده و توسط آزمایشات بسیاری از جمله بررسی الگوهای الکتروفورتیکی پروتئین دانه، چند شکلی طول قطعات برشی[3] و قطعات تکثیر یافته‌ تصادفی[4] مورد تأیید قرار گرفته است (قوامی، 1376).

 این گونه بسیار شبیه به Vigna radiata بوده، به طوری که برخی از متخصصان رده‌بندی ترجیح می‌دهند آن را وارتیه‌ var. Sublobata Vigna radiata  و نوع زراعی آن را Vigna radiata بنامند.

علاوه بر وجود فسیل ها و دست نوشته‌هایی دال بر زراعی شدن ماش در هند، مطالعات بعدی بر روی نمونه‌های زنده‌ای که جدیداً یافت شده‌اند، حاکی از آن است که این گونه در منطقه‌ وسیعی از قاره‌ هند تمرکز یافته و از آنجا به طرف غرب در مناطق ساحلی شرق آفریقا و ماداگاسکار توسعه ‌یافته است. پراکندگی ماش بیشتر به قسمت شرقی مناطق گرمسیر آسیا محدود بوده و از هندوستان به اندونزی و جنوب چین گسترش یافته است.

به اعتقاد واویلوف و گیاه شناسان جدید ماش سبز از هندوستان و آسیای مرکزی منشأ یافته و هندوستان به احتمال قوی اولین منطقه‌ زراعی شدن ماش سبز بوده و دارای تنوع زیادی از فرم های زراعی، وحشی و نوع هرز این گیاه است (مجنون حسینی، 1375).

1-1-3- خصوصیات مورفولوژیکی ماش

ماش زراعی گیاهی است یکساله، بوته‌ای یا نیمه رونده به ارتفاع 15-90 سانتی متر و یا بیشتر که دارای ریشه‌های مستقیم با گره‌های درشت و شاخه‌های زیاد می‌باشد. این شاخه‌ها مخصوصاً در قسمت بالایی دارای موهای زیاد، خاردار، خمیده و یا باز می‌باشند. شاخه‌ مرکزی بوته تقریباً ایستاده، ولی شاخه‌های جانبی نیمه ایستاده هستند. برگ ها مرکب و متشکل از سه برگچه‌ بزرگ به رنگ سبز روشن یا تیره بوده که تخم‌مرغی و یا لوزی تخم‌مرغی می‌باشند. برگ ها دارای دمبرگ طویل بوده به قسمی که دمبرگ برگ های پایینی 15-8 و گاهی 20 سانتی متر طول دارد. طول دمبرگ های برگچه‌های جانبی در حدود 6-3 میلی متر و طول دمبرگ برگچه‌ اصلی حدود 30 میلی متر می‌باشد. گوشوارک ها دوکی- تخم‌مرغی بوده و حدود 10 تا 15 سانتی متر طول دارند و درست از زیر برگ ها و شاخه‌ها خارج می‌شوند و گل ها کوچک و به رنگ زرد متمایل به سبز یا لیمویی بوده و به صورت خوشه‌های متراکم و جانبی بر روی دمگلی بلندتر قرار دارند. هر خوشه شامل 20-10 گل می‌باشد که در زمان شکفتن تنها 8-5 عدد از آنها باز می‌شوند. کاسه‌ گل از 5 کاسبرگ طویل تشکیل شده که کم و بیش به گلبرگ ها چسبیده اند. طول کاسبرگ 4-3 میلی متر بوده که در قسمت ابتدایی بهم چسبیده بوده و در قسمت بالا 5 دندانه را تشکیل می‌دهند (مجنون حسینی، 1375).

اگر در هنگام گرده افشانی آب و هوا بارانی باشد تشکیل دانه ها تحت تأثیر قرار گرفته و دانه کمتری تولید خواهد شد. نحوه‌ جوانه زنی ماش از نوع اپی‌جیل[5] (بالای زمینی) است. غلاف ها باریک و استوانه‌ای به اندازه‌ 4 تا 10 در 5/0 سانتی متر می‌باشند که در بالا باریک و در پایین پهن می‌شود. رنگ غلاف ها در حالت نارس سبز روشن تا تیره و پس از رسیدن به رنگ قهوه‌ای، قهوه‌ای متمایل به سبز یا خاکستری و کرم در می‌آیند (مجنون حسینی، 1375).

 معمولاً روی غلاف ها موهای ستوز برگشته و یا نیمه باز به رنگ قهوه‌ای و به طول 1 میلی متر دیده می‌شوند. دانه‌ها به رنگ زرد متمایل به سبز تا زیتونی، سبز تیره و حتی سیاه، استوانه‌ای و اندازه‌ی آنها حدوداً سه تا چهار میلی متر می‌باشد (تاون سند, 1974)

سطح خارجی بذرها به صورت کدر و براق دیده می‌شود (خیالپرست، 1370).

بذور رسیده‌ی ماش در حدود 4 ماه پس از کاشت برداشت می‌شوند و وزن هزار دانه‌ی آن بین 30 تا 40 گرم می‌باشد. بذور رسیده ماش  حدود 4 ماه پس از کاشت آماده برداشت می شوند(احمدی ،1387).

1-1-4- خصوصیات رشد

نحوه رشد در حبوبات به دو شکل دیده می شود:

1)     شکل بوته ای  (گل ها انتهائی و رشد محدود) مثل نخود، باقلا ، عدس. همزمان با گلدهی رشد رویشی متوقف می شود.

2)     شکل رونده  (گل ها غیر انتهائی و رشد نا محدود) مثل لوبیاها و ماش. همزمان با ظهور گلها رشد رویشی نیز ادامه دارد.

از مزایای شکل بوته ای همزمانی گلدهی، همزمانی رسیدن و تولید دانه است که امکان برداشت مکانیزه به علت بالاتر بودن اولین انشعاب فرعی از سطح خاک وجود دارد ولی عملکرد پائین است.

از مزایای فرم رونده تولید علوفه و کود سبز را می توان نام برد. با این وجود برای تولید دانه شکل بوته ای ارجح تراست.

1-1-5- خصوصیات جوانه زنی

حبوبات به دو صورت جوانه می زنند :

1)     به صورت اپی جیل[6] که در این حالت لپه بیرون از خاک قرار می گیرند مثل انواع لوبیا

2)     به صورت هیپوجیل[7] که در این حالت لپه زیر خاک می رود.

اگر محور زیر لپه (هیپوکوتیل) رشد کند و لپه بالای خاک بیاید اپی جیل و اگر محور بالای لپه (اپی کوتیل) رشد کند و لپه زیرخاک برود هیپوجیل گفته می شود.

از معایب اپی جیل به علت سطح زیاد لپه ها خروج لپه ها از خاک مخصوصا خاک های سخت و خشک  به سختی انجام شده و موجب کاهش درصد سبزشدن می گردد. بنابراین برای برطرف کردن این مشکل پوکی و نرم بودن خاک و حفظ رطوبت خاک با انجام آبیاری دوم پس از 3-2 روز از آبیاری اول در خاک های سنگین لازم است.

مزیت اپی جیل این است که لپه ها فتوسنتز بیشتری در مراحل 4-2 برگی نسبت به هیپوجیل دارند که در تثبیت گیاه موثراست.

1-1-6- مشخصات اکولوژیکی و زراعی ماش

ماش در محدوده‌ وسیعی از عرض جغرافیایی (از خط استوا تا 40 درجه عرض شمالی یا جنوبی) و در مناطقی کشت می‌گردد که متوسط درجه حرارت شبانه روز در طول دوره‌ رشد گرم تر از 20 درجه‌ سانتی گراد باشد (مجنون حسینی، 1375).

حبوبات از نظرتحمل گرما و سرما دو تیپ هستند . تیپ های سرما دوست که در زمان رشد چندین درجه زیر صفر را تحمل می کنند. مثل نخود، عدس، باقلا که این تیپ ها روز بلند هستند و تیپ های گرما دوست که در دمای زیر صفر به شدت آسیب می بینند مثل ماش، لوبیا معمولی و چشم بلبلی. این تیپ ها  روز کوتاه هستند.

حساسیت به خشکی در حبوبات به صورت زیراست:

متحمل ترین              نخود < عدس < لوبیا چشم بلبلی < ماش < لوبیا معمولی < باقلا             حساس ترین

حساسیت به شوری در حبوبات به صورت زیراست:

متحمل ترین             باقلا >  لوبیا چشم بلبلی >  ماش >  نخود >  عدس > لوبیا معمولی             حساس ترین

ماش گیاهی است گرمسیری که معمولاً در دمای بالاتر از 16 درجه سانتی گراد رشد می کند و در دمای کمتر از (1- درجه) از بین می رود. این گیاه تابستانه بوده و دارای نیاز حرارتی زیاد و به آب و هوای گرم سازگار است (خیالپرست،1370).

مجموع حرارت مؤثر برای رشد و نمو ارقام دیررس 2400-2300 ، ارقام متوسط رس حدود 2000-1800 و در ارقام زودرس 1800-1600 درجه‌ سانتی گراد می‌باشد (مجنون حسینی، 1375).

دمای مناسب برای رشد و نمو ماش 30-25 درجه‌ سانتی‌گراد است و تا 45 درجه‌ سانتی‌گراد را تحمل می‌کند. انواع پاکوتاه ماش نسبت به انواع پابلند آن به درجه حرارت کمتری نیاز دارند. درجه حرارت لازم برای جوانه زدن آن 8 درجه سانتی گراد و چنانچه در طول رشد دما کمتر از 12 درجه باشد به خوبی رشد نمی کند. ماش در مناطق خشک نیمه گرمسیر و گرمسیر، مانند ایران فقط تحت شرایط آبی محصول می دهد. این گیاه به خشکی مقاوم بوده و به ماندابی حساس است. عملکرد دانه و گره بندی در اثر ماندابی کاهش می یابد.

ماش گیاهی است روز کوتاه اما تعداد کمی از واریته های آن به طول روز بی تفاوت هستند. ماش جزو گیاهان روز کوتاه بوده و روزهای بیش از 14 ساعت برای رشد این گیاه مناسب نیست. به طور کلی اگر روزها بلند باشند، نمو آن به تعویق خواهد افتاد. البته عده‌ معدودی از ارقام ماش به طول مدت روشنایی واکنش نشان نمی‌دهند. ماش در مناطق بارانی و خشک کشت می‌شود لیکن مناسب مناطق مرطوب و گرمسیر نمی‌باشد و بارندگی شدید هنگام گل دادن برای آن بسیار مضر است. حتی بادهای مرطوب مانع لقاح گل های بارور در ماش می گردند.

ماش در مناطق خشک، نیمه خشک، نیمه ‌گرمسیر و گرمسیر فقط تحت شرایط آبیاری محصول خوبی تولید می‌کند. در مناطق مرطوب و گرمسیر هندوستان ماش هم در فصل مرطوب و هم در فصل خشک کشت می‌گردد. در فصل مرطوب به آبیاری احتیاجی نداشته و در فصل خشک تا 5 بار آبیاری می‌گردد (مجنون حسینی، 1375).

با افزایش ارتفاع از سطح دریا، گلدهی به تعویق می افتد که این امر احتمالا  به دلیل کاهش دماست. ماش سبز در تابستان با تشعشع زیاد و همچنین در فصل بهار زمانی که آسمان ابری است می تواند رشد نماید.

این گیاه به صورت مخلوط با گیاهان بلندی مثل ذرت، لپه هندی و حتی نارگیل قابل کشت است البته مشاهده شده که در شرایط سایه عملکرد ممکن است بیش از 50 درصد نسبت به شرایط نور کامل کاهش یابد (صادقی پور ،1380).

ماش در خاک های مختلف قادر به رشد بوده و در خاک های سبک و غنی از مواد آلی یا اراضی لومی زهکش‌دار و شنی لومی محصول خوبی می‌دهد. اما در خاک های مرطوب سرد و رسی و خاک های آهکی موفقیت چندانی ندارد، به طوری که در خاک های آهکی قلیایی دچار کلروز (زردی) می‌شود. بهترین pH خاک برای کشت ماش بین 6- 5/5  بوده و در نواحی رسوبی واکنش اسیدیته‌ خاک جهت کشت ماش نبایستی بیش از 5/5 باشد (مجنون حسینی، 1375).

1-1-6-1- تأمین آب

ماش سبز در هندوستان عمدتاً به صورت دیم کشت می شود. ماش سبز گیاهی است عمدتا دارای رشد نامحدود به همین دلیل برای جذب مواد پرورده بین مخازن رویشی و زایشی رقابت وجود دارد. محدودیت منابع به خصوص در مراحل گلدهی و غلاف دهی دیده می شود و بنابراین بهبود شاخص سطح برگ و نیز دوام سطح برگ این گیاه در بهبود عملکرد دانه بسیار موثر می باشد. ماش گیاهی سه کربنه و میزان سرعت رشد و رشد نسبی در آن در مقایسه با غلات پایین تر است. تعداد غلاف، تعداد دانه در غلاف و وزن دانه اجزای اصلی عملکرد می باشد. میزان آب قابل استفاده با توجه به دوره‌ رشد محصول 400-300 میلی متر می باشد. حداقل آب مصرفی روزانه 3 میلی متر بوده و با توجه به فصل رشد می تواند به بیش از 5/4 میلی متر در روز نیز برسد. دوره‌ بحرانی تأمین آب، مراحل گلدهی و رشد غلاف ها می باشد. یک یا دو آبیاری سبک در مراحل بحرانی جهت افزایش عملکرد توصیه شده است. در عین حال بایستی در این مراحل از غرقاب شدن خاک جلوگیری نمود زیرا موجب 60 تا 72 درصد کاهش عملکرد می گردد. مشاهده شده که  زیادی آب و تنش رطوبتی در مراحل گلدهی و رشد غلاف ها باعث کم شدن تعداد غلاف ها و وزن دانه ها شده که منجر به کاهش عملکرد می شود (سرلک، 1386).

1-1-6-2- نیاز کودی

یک تن ماش سبز حدود kg 40 نیتروژن، kg 4-3 فسفر، kg 12-10 پتاس، kg 5/1-1 کلسیم و kg 2-5/1 گوگرد و منیزیم از خاک جذب می‌کند. به منظور ثبات در عملکرد لازم است این مواد مجدداً به خاک اضافه شوند. مصرف kg/ha 15-10 نیتروژن به عنوان شروع کننده (استارتر) جهت رشد اولیه‌ گیاه کافی است.

با توجه به آزمایش خاک و مدیریت زراعی کاربرد kg/ha 50-30 فسفر موجب بروز واکنشی مطلوب از سوی گیاه می شود. افزایش عملکرد ناشی از مصرف فسفر مربوط به افزایش تعداد غلاف در گیاه، تعداد دانه در غلاف و وزن دانه ها است. فسفر موجب افزایش تعداد گرهک های ریشه می گردد (سرلک، 1386).

در کاشت ماش پس از برنج و یا زمین های فقیر از نظر عنصر روی، مصرف 25-15 کیلوگرم در هکتار سولفات روی عملکرد را بهبود می بخشد. این نکته جالب است که ماش سبز با قارچ ریشه (مایکوریزا)[8] نیز همزیستی داشته و به همین دلیل مقادیر زیادی فسفر، روی و مولیبدن جذب می نماید. به علاوه تلقیح با قارچ ریشه وزن ریشه و اندام های هوایی را افزایش می دهد. سایر مواد غذایی که ماش سبز به آنها نیاز دارد شامل: گوگرد، مولیبدن، آهن و منیزیم می باشند (احمدی ،1387).


جهت دریافت فایل تاثیر آرایش کاشت و تراکم بوته بر عملكرد و شاخص های فیزیولوژیکی ماش لطفا آن را خریداری نمایید

قیمت فایل فقط 7,900 تومان

خرید

برچسب ها : ماش , آرایش کاشت , تاثیر آرایش کاشت و تراکم بوته بر عملكرد و شاخص های فیزیولوژیکی ماش , دانلود تاثیر آرایش کاشت و تراکم بوته بر عملكرد و شاخص های فیزیولوژیکی ماش , اهمیت و خواص حبوبات , تراکم بوته , تراکم بوته , عملکرد و اجزای آن , شاخص های رشد

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر