افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند آنها احتمالاً بیشتر از افراد غیر افسرده آینده خود را منفی می بینند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند كمتر است به همین دلیل افراد افسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت های با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می كنند
قیمت فایل فقط 7,900 تومان
بررسی رابطه سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار
فهرست مطالب
عنوان | صفحه |
فصل اول |
|
چارچوب کلی پژوهش | 1 |
مقدمه | 1 |
پایداری | 1 |
كلی نگری | 2 |
درونی بودن | 2 |
بیان مسأله پژوهش | 4 |
اهمیت نظری و عملی پژوهش | 6 |
اهداف پژوهش | 9 |
سئوال ها و فرضیه های پژوهش | 10 |
سئوال های پژوهش | 11 |
فرضیه های اصلی پژوهش | 11 |
فرضیه های فرعی | 11 |
متغیرهای پژوهش | 11 |
تعریف متغیرها و اصطلاحات | 12 |
تعریف نظری و عملیاتی افسردگی | 12 |
تعریف نظری و عملیاتی افسردگی | 13 |
تعاریف نظری و عملیاتی سبک حل مساله | 13 |
تعریف عملیاتی سبک حل مساله | 14 |
فصل دوم |
|
ادبیات و پیشینة پژوهش | 15 |
مقدمه | 15 |
علایم افسردگی و سبک های آن | 17 |
فقدان سیستم حمایت اجتماعی | 18 |
سبک تمرکز برخود افسرده ساز | 18 |
آسیب پذیری کمال گرایانه | 18 |
کنترل بیرونی | 18 |
نظریه های شناختی افسردگی | 19 |
فرضیه اسنادی درماندگی آموخته شده | 25 |
نظریه ناامیدی افسردگی | 27 |
نظریه سبک تمرکز برخود افسرده ساز | 30 |
فرضیه پردازش شناختی مارتین | 35 |
نظریه های رفتاری در افسردگی | 36 |
نظریه رفتاری تقویت مثبت فرستر | 36 |
نظریه رفتار بین فردی لونیسون | 37 |
نظریه رفتاری خود نظم بخشی کانفر | 38 |
نظریه رفتاری خود نظم بخشی کانفر | 40 |
ساختار شناختی حل مسأله | 45 |
مراحل حل مسئله در مدل حافظه گرینو | 46 |
حل مساله و مؤلفه های فراشناختی | 48 |
حل مسئله / تصمیم گیری | 49 |
پیشینه مقابله | 52 |
نظریه مقابله | 53 |
مسأله مدار | 54 |
هیجان مدار | 55 |
اجتناب | 56 |
سبک های مقابله , تعاریف , طبقه بندی | 57 |
تعاریف | 57 |
طبقه بندی شیو های مقابله | 58 |
منابع حمایتی مقابله | 60 |
الگوی تاثیرعمده | 61 |
الگوی سپر محافظ | 61 |
ادراک استرس در الگوی تبادلی | 62 |
افسردگی / سبک حل مساله | 64 |
حل مسأله / عزت نفس / منبع کنترل | 72 |
استرس / عزت نفس / منبع کنترل | 75 |
استرس / افسردگی / حمایت اجتماعی | 77 |
پیشینه مطالعاتی | 82 |
پژوهشهای انجام شده در داخل کشور | 82 |
پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور | 89 |
فصل سوم |
|
روش پژوهش | 95 |
طرح پژوهش | 95 |
جامعه آماری | 95 |
روش نمونه برداری وحجم نمونه | 96 |
ابزارهای پژوهش | 97 |
پرسشنامه سبک حل مسأله | 97 |
پرسشنامه افسردگی بک | 103 |
اعتبار و روائی آزمون افسردگی بک | 104 |
نمره گذاری تست افسردگی بک | 107 |
جدول هنجار گزینی مقیاس افسردگی بک | 107 |
مقیاس خود سنجی افسردگی | 108 |
روش اجرای پژوهش | 109 |
روش تجزیه و تحلیل داده ها | 109 |
فصل چهارم |
|
تجزیه و تحلیل آ ماری | 110 |
مقدمه | 110 |
فصل پنجم |
|
خلاصه پژوهش | 123 |
بحث و نتیجه گیری | 123 |
تجزیه و تحلیل نتایج | 125 |
بحث و نتیجه گیری | 136 |
محدودیت های پژوهش | 139 |
پیشنهادها | 140 |
پیشنهاد برای مؤسسات ، نهادها و مراکز آموزشی ، پژوهشی و درمانی | 140 |
پیشنهاد به پژوهشگران | 141 |
منابع | 143 |
مقدمه مقاله:
بسیاری از انسان ها قادر به حل مساله و برطرف کردن ، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس نمی باشند و معمولاً از مقابله های ناکارآمد، ناسازگار و مضری استفاده می کنند که باعث بروز استرس های بیشتری می گردد که اثرات آنها وخیم تر و عظیم تر از استرس اولیه است.
افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالاً بیشتر از افراد غیر افسرده آینده خود را منفی می بینند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند كمتر است به همین دلیل افراد افسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت های با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می كنند .
فصل اول
چارچوب کلی پژوهش
1-مقدمه
بسیاری از انسان ها قادر به حل مساله و برطرف کردن ، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس نمی باشند و معمولاً از مقابله های ناکارآمد، ناسازگار و مضری استفاده می کنند که باعث بروز استرس های بیشتری می گردد که اثرات آنها وخیم تر و عظیم تر از استرس اولیه است.
افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالاً بیشتر از افراد غیر افسرده آینده خود را منفی می بینند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند كمتر است به همین دلیل افراد افسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت های با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می كنند .
افراد افسرده احساس غمگینی می كنند چون مشكلات خود را پایدار [1] ، كلی [2] و درونی [3] تلقی می كنند :
پایداری
افراد افسرده رویدادهای منفی زندگی شان را همیشگی و پایدار تلقی می كنند، یعتی تغییر دادن آنها را
بعید می دانند. افراد غیر افسرده تجارب منفی را به عنوان موانع موقتی كه زیاد هم طول نمی كشد در
نظر می گیرند.
كلی نگری
افراد افسرده غرق در مشكلات خود می شوند و آنها را به همه چیز تعمیم می دهند. افراد غیر افسرده می توانند مسایل را از خود دور كنند . آنها قادرند بین رویدادهای منفی و مثبت زندگی خود تعامل ایجاد كنند.
درونی بودن
افراد افسرده خودشان را مسئول مشكلات خود می دانند. غیر افسرده ها مسئولیـــت چیزهایــی را كه میتوانند تغییر دهند می پذیرند اما خود را مسئول كامل نبودن خود نمی دانند.
به نظر جروم فرانك ( 1973) یكی از بهترین كارهایی كه روان درمانگرها می توانند برای مراجعان خود انجام دهند كمك به آنها برای غلبه بر یأس و نا امیدی شان است . در هر مقطع معینی از زمان 20-15 درصد بزرگسالان در سطح قابل توجهی ازنشانه های افسردگی رنج می برند و حدس زده می شو دكه حدود 75 درصد بیماران بستری در بیمارستان های روانی را موارد افسردگی تشكیل می دهند .در مورد اختلال افسردگی اساسی , مطالعات کلی در ممالک مختلف انجام شده است که میزان شیوع آن را درماندگی آموخته شده [4] واثرات هورمونی باشد .
درزنان دو برابر مردان نشان می دهد. دلیل چنین اختلافی ممکن است استرسهای متفاوت , زایمان
, افسردگی در مفهوم بالینی پنج یا بیش از پنج مورد از موارد زیر را در بر می گیرد :
مطالعات اخیر در حوزه افسردگی حاکی از وجود چندین عنصر متفاوت در سبب شناسی و نشانه شناسی افسردگی است. یک عنصر شناختی فعال در سبب شناسی و نشانه شناسی افسردگی در ادبیات به نام نگرانی [8] یا افکار مزاحم منفی [9] ذکر شده است.
تعدادی از مطالعات نشان داده اند که نگرانی قویاٌ با افسردگی ارتباط دارد هنگامی که افکار منفی ناخواسته به خودآگاهی فرد می آیند فشارزا و ناراحت کننده هستند. آنها تردیدهایی در مورد ارزش خویشتن [10] , دلواپسی هایی [11] در مورد آینده یا توهماتی در مورد گذشته تشکیل می دهند. چنین افکاری حس سلامت فرد را تحلیل می برند و خلق منفی را افزایش می دهند. خوشبختانه به نظر می رسد که اکثر مردم قادر هستند که چنین افکار ناخواسته ای را با افکار مطلوبتری جانشین نمایند. اما به نظر می رسد که همه افراد قادر به چنین کنترل ذهنی نیستند , به گونه ای که تعدادی از افراد برای یک دوره طولانی دچار افسردگی می شوند و افکار منفی نافذ[12] و پایداری را تجربه می کنند و ممکن است افسردگی آنها ناشی از شکست ویژه در توانایی شان برای کنترل افکار منفی باشد.از سوی دیگر وجود افکار منفی ممکن است با توانایی فرد در ایجاد راه حل های سودمند برای حل مشکلاتش تداخل کند .
1-بیان مسأله پژوهش
افراد با وقایع تنش زای زندگی , ناکامی ها و ناامیدی ها روبرو می شوند؛ بعضی افراد قادرند از تجربه های ناخوشایند زندگی استفاده کنند, در حالی که دیگران در افسردگی خود باقی می مانند؛ کسانی که خود را از افسردگی نجات می دهند واجد نوعی تفکر زیر بنایی هستند بنحویکه از تدابیر و راهبردهای موثرتری سود می جویند. تعدادی از پژوهشگران عوامل مشترکی را در افرادی که به احتمال زیاد افسرده می شوند و هم چنین نوع مداخله آنان در حل مسائل و مشکلات زندگیشان را شناسایی کرده اند و دریافتند که از طریق سنجش همبستگی بین پاسخ های رویارویی ترجیح داده شده افراد افسرده و مقایسه راه حل های آنان با افراد غیر افسرده می توان راهبردهای مؤثر مقابله با افسردگی را شناسایی کرد.
هم چنین افرادی که مهارت مسأله گشای خوبی دارند در مقایسه با افرادی که فاقد این مهارت هستند کمتر احتمال دارد افسرده شوند. عدم توانایی در اتخاذ تصمیم یکی از مشخصات عمده افراد افسرده است این ناتوانی را می توان نوعی بی کفایتی در استفاده از مهارت های موثر در تصمیم گیری یا حل مسأله به شمار آورد .دزوریلا و گلدفرید [13])1971) حل مسأله را بعنوان فرایندی رفتاری شناختی تعریف کرده اند که می تواند انواعی از پاسخ های متناوب بالقوه سودمند را جهت مقابله با موقعیت های دشوار در اختیار افراد قرار دهد. بدین جهت از اهداف آموزش به مراجعان در مهارت های حل مسأله این می باشد که یک راهبرد جهت سازگاری کلی در اختیار آنان قرار دهد.
بررسی نزو[14] و پری [15] (1989) نشان داد که حل مسأله یک رویکرد درمانی شناختی – رفتاری است که در درمان افسردگی موثر و مفید می باشد. افراد افسرده بر اساس مدلهای شناختی دارای ساختارها وفرایندهای شناختی افسردگی زا می باشند .
تفکر افسردگی زای بیماران , آنها را از حل مسائل باز می دارد, هدف اصلی درمان پیدا کردن راه حل هایی برای مسائل بیمار با استفاده از راهبردهای شناختی – رفتاری است نه اینکه صرفاٌ به بیمار کمک شود, دارای تفکر منطقی گردد . لذا درمان شناختی – رفتاری را می توان نوعی حل مسأله در نظر گرفت که هدف کوتاه مدت آن تسکین نشانه های افسردگی و هدف دراز مدت آن استفاده از راهبردهای حل مسائل برا ی حل مشکلات زندگی و کاهش برهه های [16] افسردگی در آینده است فنل ( 1989).
لذا با مطالعه دقیق و بررسی علمی سبک های حل مسأله در افراد افسرده و مقایسه آن با افراد غیر افسرده می توان سبک های مقابله ای متفاوت را شناسایی و ارزیابی کرد , و هم چنین پی برد که فرایندهای حل مسأله در راهبردهای مقابله ای چگونه در ساخت های شناختی افسردگی نقش داشته تا درمانگران آگاهی و توانایی بیشتری در خصوص این فرآیند , چگونگی کنترل و کاهش آن کسب نمایند.
2- اهمیت نظری و عملی پژوهش
به لحاظ ماهیت پیچیده و تغییر یابنده جامعه ما , مردم پیوسته خود را رویاروی با مشکلات متنوع می
یابند . بسته به پیچیدگی موقعیت و پیامدهای این مشکلات مقابله ها ممکن است ، مهم و یا قابل توجه نباشد. انسان ها از نظر نحوه کنترل و تحمل مشکلات به رغم میزان دشواری آن با هم متفاوتند. بسیاری از مسائل را , که از نظر بالینی رفتار نابهنجار یا آشفتگی هیجانی خوانده می شود, می توان به مثابه رفتار غیر کارآمد همراه با پیامدهای منفی آن از جمله اضطراب , افسردگی و ایجاد مشکلات ثانوی دانست . در این راستا , رویکرد حل مسأله می تواند در حکم ابزار مهمی برای مواجهه با بسیاری از مشکلات موقعیتی و حل آن ها مورد استفاده قرار گیرد. حل مسأله بر یک فرایند رفتاری شناختی یا آشکار دلالت دارد که:
1) پاسخ های بالقوه موثر برای موقعیت مشکل را فراهم می کند
2) احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از بیان پاسخ های متعدد, افزایش می دهد.
ربط سبک حل مساله با درمان بر این فرض استوار است که سبک حل مساله نوعی تفکر زیر بنایی است که فرد در خصوص مشکلات و موقعیت های استرس زا اتخاذ می کند و ناتوانی در شناخت و ارزیابی صحیح از مشکلات موجب ناکارآمدی تلاش فرد در حل مساله بطور موثر می گردد بنحویکه پیامدهای آن در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در مطالعات روان شناختی بتازگی مطرح شده است بطوریکه بوربوک ( 1995) بر لزوم بکار گیری روش های شناختی رفتاری از جمله تصمیم درمانی جهت تداوم بهبودی و کنترل افسردگی تاکید می کند.
طبق نظریه شناختی افسردگی , هسته مرکزی افسردگی اختلال شناختی است و تغییرات عاطفی و جسمی و سایر خصوصیات افسردگی نتیجه اختلالات شناختی است .
اهمیت عوامل شناختی در افسردگی و سایر اختلالات روانی آنقدر مهم است که بِک , ( 1976) , می گوید : شناخت های منفی در ذات افسردگی است نه علامت یا نتیجه آن . افراد افسرده خود را ناتوان و درمانده می کنند. زیرا محیط خود را ناخوشایند می یابند ، نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند کمتر است . افراد افسرده چون مشکلات خود را پایدار [17] , کلی [18] و درونی [19] تلقی می کنند به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت در حل مسائل تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می کنند طبق آمار سازمان بهداشت جهانی ( 2001) افسردگی تک قطبی سومین رتبه را بین کل بیماری ها دارد, به طوریکه پیش از 150 میلیون نفر از مردم دنیا در هر برهه از زمان از افسردگی رنج می برند و حدود یک میلیون خودکشی موفق هر سال در جهان وجود دارد. شیوع افسردگی اساسی در جمعیت به طور کل بین 3 تا 10 درصد است و در افرادی که دچار بیماری های مزمن هستند این میزان بیشتر است. سنگینی بار اقتصادی این بیماری بر جامعه و خانواده ها وکاهش کارآیی و ناتوانی در تحصیل و شغل یابی و حفظ شغل برای افراد مبتلا به افسردگی , ضرورت انجام پژوهش های متعددی را در این زمینه می طلبد به خصوص در جامعه ما به دلیل ویژگی های خاص هم چون جمعیت جوان و تحصیل کرده , مشکلات اشتغال , مهاجرت و پی آمدهای آن , تغییرات سریع فرهنگی همراه با رشد روز افزون آسیب هایی مانند :اعتیاد , طلاق ,فرار جوانان از خانه ، ترک تحصیل رفتارهای پر خطر و غیر ایمن و دیگر آسیب های روانی , اجتماعی که وجود دارند.
قیمت فایل فقط 7,900 تومان
برچسب ها : بررسی رابطه سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار , طرح توجیهی بررسی رابطه سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار , دانلود بررسی رابطه سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار , روانشناسی , سبک های حل مساله , , دانلود طرح توجیهی , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه , دانلود پروژه , افسرده و بهنجار , بهنجار ,