امروز: شنبه 26 آبان 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
دسته بندی صفحات
بلوک کد اختصاصی

تبیین جامعه¬شناختی فعالیت¬های فراغتی دختران جوان با تأکید بر عوامل آسیب شناختی آن

تبیین جامعه¬شناختی فعالیت¬های فراغتی دختران جوان  با تأکید بر عوامل آسیب شناختی آندسته: علوم اجتماعی
بازدید: 54 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 119 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 55

چكیده در تحقیق حاضر عوامل مؤثر در آسیب­زا شدن اوقات فراغت دختران دانشجو مطالعه شده است با توجه به یافته­های پژوهش ارزش­ها و نگرش­ها، سبک زندگی، نوع مصرف رسانه­ای و میزان اطلاع خانواده از نحوه­ی گذران اوقات فراغت بیشترین تأثیر را بر نحوه­ی گذران فراغت برجای می‌­گذارند همچنین تأثیر عوامل فردی بر سالم بودن یا آسیب­زا شدن اوقات فراغت به مراتب بیشتر

قیمت فایل فقط 2,900 تومان

خرید

تبیین جامعه¬شناختی فعالیت¬های فراغتی دختران جوان  با تأکید بر عوامل آسیب شناختی آن

چكیده

در تحقیق حاضر عوامل مؤثر در آسیب­زا شدن اوقات فراغت دختران دانشجو مطالعه شده است. با توجه به یافته­های پژوهش ارزش­ها و نگرش­ها، سبک زندگی، نوع مصرف رسانه­ای و میزان اطلاع خانواده از نحوه­ی گذران اوقات فراغت بیشترین تأثیر را بر نحوه­ی گذران فراغت برجای می‌­گذارند. همچنین تأثیر عوامل فردی بر سالم بودن یا آسیب­زا شدن اوقات فراغت به مراتب بیشتر از عوامل خانوادگی مشاهده شد. این نتایج مؤید آن است که امروزه در اجتماعی شدن افراد از تأثیر خانواده کاسته شده و سایر نهادهای اجتماعی از جمله رسانه­های جمعی بر نگرش و رفتار فرد تاثیر بیشتری می­گذارند.

1)مقدمه

فراغت در معنای جدید آن پدیده­ای است ‌تازه كه بر اثر صنعتی ‏شدن و شهرنشینی به وجود آمده و آن را نمی‌توان با بیكاری قرون گذشته مقایسه كرد. در این معنا اوقات فراغت  زمانی است كه در آن شخص آن­گونه كه می‌خواهد عمل می‌كند و در آن الزامی وجود ندارد در نتیجه با نوعی طیب خاطر و رضایت سپری می‌شود. از این رو اوقات فراغت را می‌توان مهم­ترین و دلپذیرترین اوقات انسان دانست این اوقات ممکن است كه برای عده‌ای متضمن تعمق و تفكر و ساختن و ابداع باشد و برای عده‌ای بیشتر شامل بازآفرینی قوای جسمی و روانی و برای برخی دیگر صرفاً شامل سرگرمی و تفریح باشد.

فعالیت­های اوقات فراغت امروزه از چنان اهمیتی برخوردار است كه حتی از آن به مثابه آیینه­ی فرهنگ جامعه یاد می‌كنند، به این معنی كه چگونگی گذران اوقات فراغت افراد یك جامعه تا حد زیادی معرف ویژگی­های فرهنگی آن جامعه است. با افزایش اهمیت فراغت ارزش­های ماركس[1] و ریكاردو[2] درباره­ی­ اهمیت کار و جایگاه تولیدی در شکل­دهی به شخصیت و هویت انسان کم­رنگ شده است. در گذشته فراغت كم و بیش با بیكاری و بی‌مصرفی همراه بود و مادر تمام شرها محسوب می شد. اما امروزه فراغت مبنای یك اخلاق جدید مبتنی بر نیك­بختی است. كسی كه از اوقات بیكاری خود استفاده نمی‌كند یا نمی‌تواند از آن بهره‌مند شود دیگر كاملاً ‌انسان شمرده نمی‏شود بلكه موجود عقب­مانده‌ای میان حیوان و انسان به شمار می‌­آید (اسدی 1352: 26).

در هر حال انسان به علت تفاوت ماهوی­اش با سایر موجودات، حتی در ساده‌ترین اشکال زندگی، به فرصتی خارج از زندگی روزمره‌اش نیاز دارد تا در این فرصت بسیاری از كنجكاوی­ها، تنوع طلبی­ها و نیازهایش را ارضا كند و این فرصت كه فراغت نامیده می‌شود در بازپروری انسان­ها نقش بسزایی دارد. در گذران اوقات فراغت سن، طبقه­ی اجتماعی- اقتصادی،‌ گرایش مذهبی و ‌جنسیت باعث ایجاد مرزبندی­ها و تفاوت‏هایی می‌شود. در این میان به نظر می‌رسد سن و مرحله­ی زندگی بر کمیت و کیفیت فراغت افراد تأثیری تعیین­کننده بر جای می­گذارد. از آنجا كه نرخ جمعیت جوانان در جامعه­ی ما بالا بوده و در مورد قشر جوان جنبه­های آسیبی هم بیشتر مطرح است، اهمیت مطالعه و شناخت آسیب­های فراغتی هم بیشتر می‌­شود. از این رو در این پژوهش سعی ما بر این بوده كه نحوه­ی گذران اوقات فراغت دختران جوان  را  با تأكید بر عوامل آسیب‌شناختی آن بررسی کنیم.

2) بیان مسئله

بی تردید هنگام صحبت درباره­ی اوقات فراغت سخن از ارزشمندی این اوقات است، زیرا اوقات فراغت بستر مناسبی برای رشد شخصیت و اعتلای وجود و در عین حال زمینه­ی همواری برای بروز اختلالات رفتاری، انحرافات اخلاقی و بزهكاری­های اجتماعی است.

امروزه به علت اهمیت و آثار سازنده و مثبتی كه در نتیجه­ی بهره‌وری مطلوب از اوقات فراغت در زمینه­های مختلف وجود دارد، این امر مورد توجه خاص صاحب­نظران و سیاستمداران به ویژه برنامه­ریزان امور فرهنگی قرار گرفته است و از طرف دیگر دید متفاوت انسان امروز به مقوله­ی كار و فراغت، فراغت را به امری مهم تبدیل کرده به نحوی كه در برنامه­ریزی دولت­ها از جایگاه ویژه­ای برخوردار است.

انسان امروزی، در بودجه­ی خانوادگی خود سهم بیشتری به اوقات فراغت اختصاص می‌­دهد. به نظر دومازدیه، در قرن بیستم، فراغت رفته رفته نه تنها به عنوان حق فرد بلكه به عنوان یك ارزش تثبیت شده است و «احساس فقیر شدن» هنگامی به افراد دست می‏دهد كه در زمینه اوقات فراغت «نیازها» سریع­تر از «میزان رضامندی» آنها افزایش یابد (همان).

دولت­ها باید برای اوقات فراغت افراد امکاناتی را فراهم کنند وگرنه افراد خود از طرقی كه همواره به نفع جامعه نیست راه­ حل­هایی پیدا خواهند كرد. بنابراین سیاست فرهنگی باید با در نظر داشتن ذوق و عادات مردم موجب ایجاد وسایل سودمند برای گذران اوقات فراغت و راهنمایی مردم به انتخاب آزادانه­ی آن وسایل باشد. یكی از مشكلات جوامع فعلی فراهم آوردن وسایل تفریحات سالم و كافی است، با اینكه فقدان وسایل تفریحی به هیچ وجه علت منحصر به­فرد كجروی نیست اما به عنوان یكی از عوامل آن محسوب می‌­شود. تحقیقات متعدد نشان داده است:

رواج انواع فراغت­های آسیب­زا در بسیاری از كشورها از نداشتن امكانات مناسب تفریحی، آگاهی نداشتن، نداشتن برنامه­ی صحیح و نیز سیاست­های اجتماعی و اقتصادی نادرست نشئت گرفته و موجب شده بسیاری از نوجوانان و جوانان به سوی فعالیت­ها و تفریحات ناسالم كشیده شوند (سلگی 1374: 3) طبیعی است نیاز به اوقات فراغت مربوط به قشر خاصی نبوده و از طرفی ذخیره­ی اطلاعات افراد می‌­تواند مرزبندی­های بیولوژیكی را محو كند اما به دلیل نرخ بالای جمعیت جوان كشور ما هدایت و ایجاد امكانات برای گذران اوقات فراغت جوانان و نوجوانان از اهمیت ویژه­ای برخوردار بوده و در سازندگی جامعه نقش بسزایی دارد. در واقع فعالیت­های فراغتی برای یك جوان محلی آزمون و خطا و تجربه­اندوزی است و او را برای ورود به اجتماع و مسئولیت­پذیری در آینده آماده و مجهز می‌­کند. طبق بررسی­های جامعه­شناسان بروز بزهكاری­ها و كج­روی­ها در اوقات فراغت بیش از اوقات كار است پس باید اوقات فراغت برای جوانان طوری طراحی شود تا از بروز موارد آسیب­زا جلوگیری کند.

از طرف دیگر دختران جوان به علت وضعیت خاص بیولوژیكی و شرایط اجتماعی و عرفی جامعه­ی ایران به یك سری برنامه­های فراغتی متفاوت با پسران نیاز دارند. شاید یكی از علل مهم تفاوت الگوهای زندگی زنان و مردان و از جمله گذران اوقات فراغت آنها ناشی از تفاوت روحیاتشان باشد. كمبود یا نبود فعالیت­های فراغتی و تفریحی مطلوب زنان و دختران جوان به کاهش کارایی در محیط کار، تحصیل و خانواده و خستگی و افسردگی دامن می­زند و چه بسا باعث تخریب روابط انسانی در حوزه­ی اجتماع و خانواده می‌­شود.

نگاهی به وضعیت كنونی زنان در ایران حاكی است كه آنها در عرصه­های مختلف سعی كرده­اند تا توانایی‏های خود را نشان دهند. افزایش چشمگیر ورود دختران به مراكز آموزش عالی در سال­های اخیر نشان­دهنده­ی این واقعیت است. دختران جوان امروز كه زنان آینده­ی ایران هستند چه در نقش‏های خانوادگی و چه در نقش­های اجتماعی در كنار آموختن و كار و تلاش نیازمند اوقات فراغت برای تجدید قوا هستند و پژوهش درباره­­ی اوقات فراغت این قشر می‌­تواند چند و چون و كاستی‏های احتمالی را در این زمینه روشن سازد.

پژوهش­های انجام شده در ایران حاكی است بسیاری از انحرافات در میان جوانان نتیجه­ی فقدان برنامه‌ریزی صحیح در گذران اوقات فراغت بوده است (سلگی 1382؛ رفعت­جاه 1387؛ کاظمی1387).

اگرچه انحای گذران اوقات فراغت بسته به شرایط اجتماعی و تاریخی متفاوت است اما در میان جوانان به دلیل خصایص ویژه­ی دوره­ی جوانی معمولاً با آسیب­های بیشتری همراه است. افزایش سال­های تحصیل، دیررسی ورود انسان به بازار كار و افزایش سن ازدواج، دوران جوانی را طولانی کرده است. انسان جدید از كودكی مستقیماً‌ به بزرگسالی قدم نمی‌گذارد بلكه دوره‌ای در زندگی او وجود دارد كه با فقدان یا کمی مسئولیت همراه است از این رو اوقات فراغت در آن سهم بزرگی یافته است. در این دوران گاه رفتارهایی از فرد سر می‌زند كه از سوی جامعه تأیید و تجویز نمی‌شود و گاه نیز انحرافی تلقی می‌­شود. انتخاب چگونگی گذران اوقات فراغت تحت تأثیر عواملی مانند سن، جنس، طبقه­ی اجتماعی و سبك زندگی قرار دارد و بر اساس این عوامل می‌توان رویه‏هایی را در آن مشاهده کرد. این رویه­ها ما را به الگوهای فراغتی افراد هدایت می­کند. الگوهای فراغتی نامناسب به خصوص در قشر جوان می‌تواند آنها را از چارچوب­های پذیرفته شده در جامعه دور ساخته و آسیب­هایی را در این گروه اجتماعی موجب شود.

نیاز به اوقات فراغت مربوط به یك قشر خاص نیست اما از آنجا كه ایران با میانگین سنی 16 سال در ردیف کشورهای جوان قرار دارد، توجه خاص به فراغت و ایجاد امكانات برای گذراندن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان می‌تواند نقش مؤثری در شكل‌گیری شخصیت آنان و همین­طور سازندگی جامعه داشته باشد. تحقیقات متعدد در این­باره نشان می‌دهد كمبود امكانات تفریحی و برنامه‌ریزی نداشتن در اجرای صحیح سیاست­های اجتماعی و اقتصادی جوانان را به سوی فعالیت­های ناسالم و انواع تفریحات آسیب­زا سوق می­دهد و ممكن است مبنایی برای بروز كج­روی در این قشر فراهم آورد (سلگی 1382: 39).

با توجه به مطالب فوق و یکسان نبودن دسترسی گروه­های مختلف اجتماعی به فضاها و امكانات فراغتی در این پژوهش به تبیین جامعه­شناختی فعالیت­های فراغتی دختران دانشجو و شناسایی عوامل مؤثر در گرایش آنها به فراغت­های آسیب­زا پرداخته­ایم. با توجه به اینکه دانشگاه آخرین مركز تحصیل رسمی است كه می‌تواند افراد را به فراگیری مهارت­های زندگی تشویق كند و یكی از نقش­های نهادهای آموزشی پرورش مهارت­های دانشجویان برای گذران اوقات فراغت است، از این رو مطالعه­ی چگونگی اوقات فراغت دانشجویان به لحاظ میزان توجه به این نیاز و مهارت و تحقق آن در این افراد اهمیت زیادی دارد. 

از طرف دیگر، تحلیل جنسیتی اوقات فراغت به ما كمك می‌كند تا بتوانیم نیازهای خاص فراغتی دختران جوان را بر اساس مقتضیات روحی، روانی و جسمانی آنان شناخته و آسیب­های بالقوه­ی اوقات فراغت را در این گروه با دقت بیشتری بررسی كنیم. در این راستا در نظر داریم تا در پایان این تحقیق به پرسش­های زیر پاسخ گوییم: اوقات فراغت دختران جوان چگونه سپری می­شود؟ تحت تأثیر چه عواملی قرار دارد و آسیب­های احتمالی ناشی از آن کدام است؟

برای پاسخ كامل‌تر به پرسش اصلی تحقیق  پرسش­هایی به عنوان زیر مجموعه­ی این پرسش­ها مد نظر قرار گرفته كه عبارت­اند از:

  1. فراغت در ذهن دختران مطالعه شده چه معنایی دارد؟
  2. میزان فراغت دختران مزبور چقدر است و آن را چگونه سپری می کنند؟
  3. آیا در فراغت این دختران جنبه­های آسیب­زا وجود دارد؟
  4. عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر فراغت دختران مطالعه شده کدام است؟
  5. چه عوامل عمده­ای بر آسیب­زا شدن اوقات فراغت دختران تأثیر می‏گذارند؟

3) مروری بر ادبیات پژوهش

3-1) مروری برپژوهش­های خارجی

الف­ـ تأثیرات نسل و سن بر گذران اوقات فراغت: در بیشتر مطالعات مربوط به فراغت نسل و تفاوت­های نسلی بررسی شده است (راپاپورت و دیگران 1975؛ رابینسون و گادبی 1999). بر اساس این مطالعات سلیقه­ها، طرز تلقی­های سیاسی و تعلقات افراد با سن تغییر می­کند و فرهنگ جوانی بسیار معطوف به فرهنگ توده­ای است که بیشتر بر رسانه­های تصویری و الکترونیکی مبتنی است. همچنین جوانان بیشتر تحت تأثیر گروه همسالان و رسانه­های جمعی هستند تا خانواده و ارزش­های جمعی و محلی و فراغت­های آنان تحت تسلط فرایند فردگرایی و توسعه­ی هویت­های جنسیتی است.

ب­ـ تأثیر جنسیت بر فراغت: بیت­من[3] و وایک­من[4] (2000) در تحقیق خود دریافتند که کار پنهان خانگی فراغت زنان خانه­دار را از بین می­برد و اصولاً حضور مردان در خانه برای فراغت و تجدید قواست در حالی که همین حضور برای زنان آمیخته با کار و نگرانی­های ناشی از عرضه­ی خدمات مناسب به اعضای خانواده است. در عین حال این دو محقق دریافتند که الگوی گذران فراغت زنان ناشی از سن و وضعیت تأهل آنهاست. بیت­من و وایک­من با توجه به فعالیت­های هم­زمان با فراغت به نوعی تفاوت جنسیتی در کیفیت زمان فراغت پی بردند. آنها بین فراغت «خالص» و فراغت «منقطع» فرق گذاشتند. بنابر تحقیق ایشان مردان بیشتر زمان فراغت خالص دارند در حالی که فراغت زنان به دلیل هم­زمانی فعالیت­های متقاطع کار منقطع است. در عین حال به نظر می­رسد که فراغت زنان بیشتر مبتنی بر بازتوانی باشد تا فراغت خالص. این دو محقق نشان دادند که با لحاظ فعالیت­های هم­زمان با فراغت می­توان کیفیت فراغت را سنجید. آیتچیسون[5] (2000) در مطالعه­ی انتقادی خود درخصوص فضا و جنسیت نشان می­دهد که فضا به شدت با جنسیت در ارتباط است و جنسی شدن فضا بر فعالیت­های فراغتی در محیط اجتماعی تأثیر مستقیم می­گذارد و همین امر فضا را برای زنان ریسک­آمیز می­سازد.

3-2) مروری بر پژوهش­های داخلی

در زمینه­ی گذران اوقات فراغت تا به امروز پایان­نامه­ها و طرح­های پژوهشی متعددی در ایران به نگارش در آمده است اما از میان آنها پژوهش­های زیر تا حدی به موضوع مطالعه­ی ما نزدیك است. سمیه شفیعی طی پژوهشی (1383) رضایتمندی زنان از فراغتشان را به روش پیمایشی مطالعه کرده است. هدف این پژوهش شناخت میزان بهره­مندی زنان از اوقات فراغت، میزان گذران اوقات فراغت در درون و بیرون از خانه و میزان رضامندی زنان از اوقات فراغتشان بوده است. بر اساس این پژوهش میزان اوقات فراغت و میزان رضامندی زنان از فراغتشان با تقسیم مشارکتی کار در خانه، پایگاه اجتماعی، اقتصادی زن و میزان قدرت تصمیم­گیری او رابطه­ی مستقیم و با تعداد فرزندان خردسال او رابطه معکوس دارد.

منوچهر اشرف­الکتابی نیز پژوهشی با عنوان «بررسی تغییرات نحوه­ی گذران اوقات فراغت در خانواده­های شهر تهران طی سه نسل» انجام داده است (1379). در این طرح گذران اوقات فراغت به شكل مقایسه­ای هم میان جنس­های مختلف و هم در سه نسل مخلف از یك خانواده مطالعه شده است. هدف پژوهش شناخت نوع و میزان دگرگونی اوقات فراغت خانواده­های تهرانی و مقایسه­ی آن میان سه نسل بوده است. بر اساس نتایج تحقیق مفهوم اوقات فراغت در جامعه­ی روستایی ـ سنتی و در جامعه­ی شهری ـ صنعتی تغییر فراوان كرده و به نظر می‌رسد فراغت به عنوان نهاد تازه­ای كه كاركردهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد در جامعه شكل گرفته است. همچنین الگوی فراغت سه نسل با یكدیگر تفاوت دارد و متغیرهای جنسیت، سن، میزان تحصیلات، شغل، و پایگاه اقتصادی و اجتماعی بر نحوه­ی گذران اوقات فراغت تأثیر می­گذارد.

پژوهش سوم، توسط فرشته انصاری با نام «اوقات فراغت و شكل­گیری شخصیت فرهنگی در دانش­آموزان دختر دبیرستانی» انجام گرفته است (1382). محل اجرای این پژوهش دو دبیرستان دخترانه در مناطق 2 و 17 آموزش و پرورش شهر تهران و شیوه­ی گردآوری داده­ها پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه بوده است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر نحوه­ی گذران اوقات فراغت بر شكل­گیری شخصیت فرهنگی افراد مطالعه شده است. بر اساس نتایج تحقیق درآمد و نوع شغل پدر، میزان دسترسی فرد به امكانات، و سطح تحصیلات والدین با نحوه­ی گذران اوقات فراغت ارتباط مستقیم دارد. همچنین ارزش­ها و نگرش­ها و اعتقادات دینی در اختیاری كه خانواده برای گذران اوقات فراغت به فرزند خود می‌دهد و نوع گذران فراغت آنها مؤثر است. در افراد با پایگاه اقتصادی، اجتماعی پایین اوقات فراغت درون خانگی و نارضایتی از اوقات فراغت بیشتر از سایر گروه­ها بوده است.

همچنین در سازمان ملی جوانان، طرح پژوهشی «بررسی وضعیت اوقات فراغت جوانان» توسط گروهی از پژوهشگران بر روی جوانان 18 تا 24 سال اجرا شده است. در این پژوهش اسنادی فعالیت­های اجرایی سازمان­های مرتبط با اوقات فراغت در مقطع زمانی 1378 تا 1382  با روش كمی بررسی و ارزیابی شده است. هدف سازمان ملی جوانان در اجرای این طرح بالا بردن سطح آگاهی و شناخت افراد جامعه به ویژه مسئولان نسبت به موضوع فراغت و ایجاد زمینه­ی مشاركت ملی برای پرداختن به موضوع فراغت جوانان از یك سو و جلب مشاركت جوانان در مراحل سیاست­گذاری، برنامه­ریزی و اجرای برنامه­های اوقات فراغت از سوی دیگر عنوان شده است. این پژوهش جنبه­ی توصیفی داشته و فاقد بعد تبیینی است.

«بررسی سبك­های زندگی فراغتی در بین دانشجویان كشور» (1387) نیز عنوان پژوهشی است که توسط عباس کاظمی به انجام رسیده است. بر اساس یافته­های این پژوهش از میان سبک­های مختلف گذران اوقات فراغت، گرایش دانشجویان به سبک رسانه­محور بیشتر از سایر سبک­ها بوده است و محتوای مصرف رسانه­ای دانشجویان نیز بیشتر سرگرمی­محور است تا آموزش­محور. از سوی دیگر دانشجویان کم­ترین تمایل و علاقه را نسبت به سبک­های اجتماع­محور و سیاست­محور نشان داده­اند. سبک­های فراغتی تفریح­محور و ورزش­محور نیز با اقبال کمی مواجه بوده و کم­ترین همبستگی را با سبک ­رسانه­محور دارد که نشان می­دهد استفاده از رسانه موجب تقویت اجتماع­گریزی و انزواجویی در جوانان دانشجو می‌­شود. در تحلیل­های جنسیتی، زنان بیشتر از مردان به سبک­های فراغتی مذهب­محور و هنرمحور تمایل نشان داده­اند و در عوض مردان بیشتر از زنان به فراغت­های ورزش­محور و سیاست­محور گرایش دارند. میزان اقبال زنان و مردان به سبک­های فراغتی رسانه­محور و تفریح­محور یکسان بوده و تفاوتی نداشته است. سیمای دانشجویی که در این پژوهش به دست آمده سیاست­گریز، متمایل به سرگرمی و در پی لذت، و علاقه­مند به فعالیت­های فراغتی فردی است. به عبارت دیگر فراغت­های دانشجویان بسیار فردی، انفعالی، خانگی، رسانه­محور، و غالباً بدون برنامه تصویر شده است.


جهت دریافت فایل تبیین جامعه¬شناختی فعالیت¬های فراغتی دختران جوان  با تأکید بر عوامل آسیب شناختی آن لطفا آن را خریداری نمایید

قیمت فایل فقط 2,900 تومان

خرید

برچسب ها : تبیین جامعه¬شناختی فعالیت¬های فراغتی دختران جوان با تأکید بر عوامل آسیب شناختی آن , اوقات فراغت , فعالیتهای فراغتی دختران , آسیب شناختی , فراغت , فعالیتهای فراغتی , ارزشها و نگرشها , میزان اطلاع خانواده , سبک خرید و مصرف , میزان نظارت خانواده , مصرف , علوم اجتماعی , دانلود تبیین جامعه¬شناختی فعالیت¬های فراغتی دختران جوان با تأکید بر عوامل آسیب شناختی آن

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر