امروز: دوشنبه 3 دی 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
دسته بندی صفحات
بلوک کد اختصاصی

حقوق کودکان متولد از طرق مختلف تلقیح مصنوعی

حقوق کودکان متولد از طرق مختلف تلقیح مصنوعیدسته: حقوق
بازدید: 52 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 286 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 371

حقوق کودکان متولد از طرق مختلف تلقیح مصنوعی در 371صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش

قیمت فایل فقط 5,900 تومان

خرید

 حقوق کودکان متولد از طرق مختلف تلقیح مصنوعی

. تلقیح مصنوعی:

تولد کودکی که قسمتی از راه پیدایش خود را در خارج از مسیر طبیعی پیموده است،ترکیب اسپرم با تخمک در خارج از رحم،پرورش کودک تا مدت معینی در داخل لولۀ آزمایش،انتقال جنین به رحم زن صاحب تخمک یا زن ثالث، استفاده از جنین های اهدایی توسط زوجین نابارور و ... مسائل حقوقی خاصی را مطرح می­کنند که هیچ گونه سابقه ای در نظام حقوقی کشور ما نداشته و اصول و قواعد فعلی حقوق قادر به پاسخ گویی به آنها نیست. در مجموعه های قوانین و نوشته های حقوقی اثری از این مسائل یافت نمی­شود و رویۀ قضایی روشنی در این زمینه وجود ندارد. از آن جهت که اداره و تنظیم این پدیده ها بوسیلۀ مقررات برای پایداری نظم جامعه ضروری است،دانش حقوق ناگزیر است همراه این مسائل نوظهور گام بردارد و یا حداقل چون سایه ای آنها را دنبال کند.

1-1. تعریف تلقیح مصنوعی:

تلقیح مصنوعی از دو واژه تلقیح و مصنوعی تشكیل شده كه هر كدام معنای مستقلی دارند. تلقیح در لغت به معنای باردار كردن و لقاح به معنای باردار شدن است (منظور الافریقی المصری، م.، لسان العرب ج 5، 1997 م: 512 و معین، م.، فرهنگ فارسی ج 1، 1371: 449). لغت تلقیح از باب تفعیل و ثلاثی مجرد آن لقح است و لقح به معنای آبستن كردن و لقح به معنای آبستن شدن جنس مؤنث می­باشد (افراد البستانی، ف.، فرهنگ عربی به فارسی، 1371: 507). واژه مصنوعی هم در لغت به معنای ساختگی و در برابر امر طبیعی آمده است.

مفهوم اصطلاحی تلقیح نیز در راستای معنای لغوی آن به صور گوناگون بیان شده است: “ تلقیح عبارت است از ریختن نطفه در رحم زن بدون آمیزش” (حرم پناهی، م.، تلقیح مصنوعی، 1380: 85) “ تلقیح اصطلاحاً عبارت است از داخل كردن اسپرم مرد در رحم زن به وسیله آلات پزشكی یا هر وسیله دیگری غیر از مقاربت و نزدیكی” (علوی قزوینی، ع.، آثار حقوقی تلقیح مصنوعی انسان، 1380: 180) و اماّ در ارائه تعریف حقوقی از تلقیح مصنوعی می­توان گفت از آنجا كه علم حقوق در برخورد با اصطلاحات غیر حقوقی اقدام به پذیرش معانی مزبور در عرف عام و یا خاص می­نماید. لاجرم تلقیح مصنوعی از منظر حقوقی عبارت است از بارور كردن جنس مؤنث اعم از حیوان یا انسان از راه وارد كردن اسپرماتوزوئید در رحم حیوان یا انسان ماده با وسایل مصنوعی بدون اینكه عمل مقاربت صورت گیرد.

1-2.  تاریخچه تلقیح مصنوعی

بشر از آغاز خلقت با مسئله فرزند دار شدن رو به رو بوده است و قرآن در موارد مختلف به دارا شدن فرزند از راه­های غیر طبیعی اشاره كرده است. نمونه آن نازا بودن همسر حضرت ابراهیم (سارا) و فرزند دار شدن زكریا در سن پیری می­باشد مانند آیات 2 تا 11 سوره مریم و همچنین آیات 17 تا 23 سوره مریم كه در مورد تولد حضرت عیسی (ع) می­باشد.

قابل ذكر است كه مسئله تلقیح ابتدا در حیوانات اهلی و به منظور اصلاح نژاد و یا تكثیر نسل به كار می­رفت در آغاز این كار را یكی از دانشمندان آلمانی به نام Ludwing Jacobi در سال 1765 میلادی روی ماهیها انجام داد. چند سال بعد یك دانشمند و كشیش ایتالیایی به نام پروفسور Spalanzoni تلقیح را روی سگها آزمایش كرد و نتیجه مثبت گرفت و بالاخره در اواخر قرن نوزدهم، یكی از دانشمندان روسی بنام  john Hunterتلقیح مصنوعی در حیوانات چهارپا را عملی ساخت كه این روش فعلاً نیز مورد استفاده قرار می­گیرد. به دنبال موفقیت این آزمایش­ها در حیوانات، دامنه تلقیح مصنوعی به انسانها نیز سرایت نمود و این آزمایش­ها در مورد انسان، در كشورهای مختلف از قبیل فرانسه و انگلستان به اجراء درآمد. یك دانشمند انگلیسی به نام Elielva در سال 1799 میلادی گزارشی در این زمینه به دولت انگلستان داد. در فرانسه نیز ده مورد تلقیح مصنوعی در زنان انجام گرفته كه قدیمی ترین آنها را مربوط به سال 1838 میلادی دانسته اند. ده سال بعد یكی از دانشمندان فرانسوی موسوم به Cerard گزارش داد كه از 72 زنی كه تلقیح مصنوعی شده اند 41 نفر آنها از این طریق باردار گردیده­اند و تقریباً از سال 1914 میلادی موضوع تلقیح مصنوعی كاملاً توجه پزشكان و علما را به خود معطوف داشت. در سال 1914 میلادی یكی از پزشكان انگلیسی مقیم مصر موسوم به دكتر جامیسون (Jamison) شنیده بود كه در میان بدویان طریقه­ای برای معالجه زنان عقیم وجود دارد كه گاه منجر به آبستن زنها و گاهی منتهی به فوت آنان می­گردد. این موضوع، نظر پزشك مزبور را به خود جلب كرد و در اثر بررسی دریافت كه زنان بدوی به قطعه­ای از پشم افسون می­خوانند و بعد آن را به زنان نازا می­دهند تا به رحم خود بمالند و معتقد بودند كه زن حامله می­شود یا می­میرد. این پزشك پس از تحقیقات بیشتر دریافت كه زنان بدوی پشم را به نطفه مردان آغشته و سپس آن را به زن عقیم می­دهند تا استعمال نماید. كه علاوه بر نطفه مقدار زیادی میكروب­های مضر موجود در پشم وارد رحم زن می­گردد و اگر زن بنیه قوی داشت در مقابل میكروبهای مقاومت می­كرد والا از پای در می­آمد و تلف می­شد.

دكتر جامیسون پس از خاتمه جنگ جهانی اول به انگلستان مراجعت كرد و درصدد برآمد به وسیله تلقیح مصنوعی كه قبلا آزمایش شده بود و بدویان و صحرانشینان نیز به عنوان ورد و جادو از آن استفاده می­كردند از راه صحیح علمی هزاران زن را كه آرزوی مادر شدن داشتند را بارور كند و به وسیله لوله آزمایش نطفه مرد را به رحم زن منتقل نماید تا بدین وسیله خانواده­های زیادی را كه از نداشتن فرزند تهدید به نابودی و متلاشی شدن می­گردیدند نجات دهد. و از این رهگذر گاهی به علت بی ثمر بودن منی شوهر از نطفه مردان بیگانه استفاده می­نمود. رواج تلقیح مصنوعی در انگلستان و هجوم زنان بی فرزند به بیمارستان های ارزان موجب شد كه موضوع تلقیح مصنوعی در مجلس عوام انگلستان مطرح و وزیر بهداری وقت استیضاح و دولت تخطئه گردد، كه چرا تولد این گونه اطفال را مانند سایر اطفال شرعی و قانونی به ثبت می­رسانند.

با وجود اعتراضات مذكور از تلقیح مصنوعی جلوگیری نشد و امروزه در انگلستان اطفال ناشی از تلقیح مصنوعی بطور چشم­گیر مشاهده می­گردند. در بعضی از ممالك جهان موضوع تلقیح مصنوعی موجب اعتراض شدید مردم به دولت گردید. به عنوان مثال در كشور ایتالیا و در شهر واتیكان پاپ رهبر كاتولیك­های جهان تلقیح مصنوعی را تحریم كرد ولی در بعضی كشورهای اروپائی و آمریكائی آن را مباح دانسته­اند. چنانچه پزشكان فرانسوی در صورت توافق زن و شوهر اقدام به تلقیح مصنوعی می­نمایند. در احكام اسلام، موضوع تلقیح مصنوعی به ترتیبی كه امروز از جهت علمی و عملی مطرح است، سابقه نداشته است. بنابراین، عنوان تلقیح مصنوعی را در متون و منابع فقهی اسلامی و در احادیث و روایات نمی­توان یافت و تنها مورد حامل شدن زن از طریق غیر طبیعی همان مساحقه است كه بیشترین مشابهت را با تلقیح مصنوعی دارد. كه در بحث های آتی به تفصیل پیرامون آن سخن خواهیم گفت. (صمدی اهری، م.، وضع حقوقی نسب  ناشی از تلقیح مصنوعی در حقوق ایران و اسلام، 1382: 19-17) و در آخر تاریخچه تلقیح مصنوعی در كشورمان است كه به هشتم دی ماه 1369 بر می­گردد و بدین ترتیب اولین كودك آزمایشگاهی ایرانی در بیمارستان افشار دانشگاه علوم پزشكی شهید صدوقی یزد بدنیا آمد.

1-3. دلایل به كارگیری تكنیك­های تلقیح مصنوعی

باروری، عملی بسیار پیچیده است كه باید در محدوده­ی زمانی مشخصی صورت گیرد. از منظر پزشكی اسپرم مرد همیشه آماده برای باروری تخمك است. ولی تخمك زن پس از هر دوره تخمك گذاری فقط در محدوده­ی زمانی 12 تا 24 ساعت پس از آزاد شدن قابل باروری است. بنابراین لقاح طبیعی زمانی اتفاق می­افتد كه زن یك یا تعداد بیشتری تخمك سالم بالغ را آزاد ساخته و این تخمك­ها با اسپرم سالم و بالغ مرد تركیب شود، در این راستا وظیفه­ی دستگاه تناسلی زن، فراهم نمودن محیط مناسبی برای حركت اسپرم در مخاط داخلی دستگاه تناسلی و رسیدن به لوله­های فالوپ و در نهایت لقاح با تخمك است.

در نتیجه با توجه به مطالب گفته شده لقاح و به دنبال آن حاملگی طبیعی، در صورت حضور پنج معیار امكانپذیر است:

1-   یك یا چند تخمك سالم و بالغ در زمان مناسب و در ارتباط با محیط هورمونی مناسب، آزاد و رها شوند.

2-   اسپرم سالم، قوی، فعال و بالغ در داخل یا نزدیك رحم زن و در حوالی زمان تخمك گذاری وجود داشته باشد.

3-   محیط فیزیكی و شیمیایی لازم برای عبور اسپرم و قابلیت بخشیدن به اسپرم در ناحیه تناسلی زن فراهم گردد.

4- لوله­های رحمی (فالوپ) سالم و باز، توانایی لازم را برای عبور مناسب اسپرم و تخمك فراهم آورد.

5- رحم سالم و بدون نقص (بدون تومورهای فیبروئیدی  پولیپپ، رحم دو شاخه و همچنین وجود لایه ی آندومتریوم با ضخامت كافی و سالم) برای شكل­گیری مناسب و لانه گزینی جنین ضروری است. (آخوندی، م م؛ صادقی، ‌م ر.، ضرورت به كارگیری تكنیك های باروری كمكی و تولید مثل انسان، 1380: 27 و 28)

در عین حال با توجه به مطالب ذكر شده باید خاطر نشان ساخت تقریباً 15 درصد زوجین با بیماری تحت عنوان “نازایی” مواجه­اند كه این آمارها نیز روز به روز در حال افزایش است.

در تعریفی كه پزشكان ارائه می­دهند "نازایی عبارت است عدم توانایی در حاملگی بعد از یك سال نزدیكی فعال زوجین، بدون استفاده از وسایل جلوگیری كننده از حاملگی "(غفاری، م.، روشهای پیشرفته در درمان نازایی، 1380: 7)

برای پی بردن به علل نازایی باید زوجین به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرند. علل نازایی به طور عمده به دو فاكتور زنانه و مردانه تقسیم می­شود اگرچه پاره­ای از عوامل نیز مشترك ما بین زنان و مردان هستند همچون افزایش سن و گذشت دوره باروری، صدمات ناشی از داروهای الكلی و مواد مخدر، شیمی درمانی و رادیو تراپی، سموم شیمیایی و عوامل محیطی

1-3-1. علل ناباروری مردان

انسداد مجاری انتقال دهنده اسپرم یكی از علل شایع ناباروری در مردان است، انسداد كامل ممكن است یا به دلیل ابتلا به بیماریهایی باشد كه از طریق ارتباط جنسی منتقل می­شود یا وازكتومی. از علل دیگر نازایی در مردان واریكوسل است. واریكوسل به معنی جمع شدن خون در سیاهرگ­های مستع شده در اطراف بیضه­هاست كه به واسطه­ی افزایش درجه حرارت در ناحیه­ی اسكروتوم و بیضه ها به وجود می­آید و تولید اسپرم طبیعی و فعال را مختل می­كند.

در برخی موارد نادر بیماریهای ارثی، رشد غیر طبیعی بیضه­ها یا لوله­های انتقال دهنده­ی منی، داروهای خاص یا مواد شیمیایی محیطی و هم چنین شیمی درمانی در سرطان­ها نیز باعث جلوگیری از تولید یا نقص در عملكرد اسپرم می­شود.

گاهی نیز تولید اسپرم ممكن است در مرد ناكافی باشد و در نتیجه، اسپرم ها نتوانند خود را از موانع شمرده شده عبور دهند، گاهی نیز بیشتر اسپرم­هایی كه در مردان تولید می­شود، ناهنجارند و نمی­توانند تخمك را بارور كنند، كه در نتیجه حالت عقیمی پیش می­آید.

1-3-2. علل ناباروری زنان

ناباروری در زنان دلایل مختلفی دارد كه از میان آنها می­توان به دلایل ذیل اشاره نمود:

شایع ترین علت نازایی زنان صدمات وارده بر لوله­های رحمی (فالوپ) است كه منجر به انسداد آن شده در نتیجه مانع از پیوستن اسپرم و تخمك می­شود.

علاوه بر آن بیشتر علل نازایی زنان در وجود عواملی است كه از رسیدن اسپرم ها به ثلث بالایی لوله­ی تخم­بر جلوگیری می­كنند. مثلاً ترشحات دستگاه تناسلی بعضی از زنان، برای اسپرم بسیار نامناسب است و در بعضی موارد، تقریباً تمام اسپرم­ها در هنگام مواجه شدن با این مایعات می­میرند. از جمله موانع دیگر، باید به بدشكلی گردن رحم، ترشح مخاط گردن رحم كه كشنده ی اسپرم می­باشد، بد شكلی رحم و گرفتگی مسیر یك یا هر دو لوله ی تخم­بر اشاره كرد.

همچنین نازایی ممكن است ناشی از صدمه و آسیب به تخمدان­ها باشد. گاهی وضعیت هورمونی رحم و تخمدان طبیعی است و تخمك به اندازه كافی رشد كرده است، اما تخمدان امكان آزاد سازی تخمك را ندارد. مثلاً به دلیل صدماتی كه ذكر شد یا ضخامت دیواره­ی فولیكول تخمدان، تخمك در داخل فولیكول به دام افتاده و امكان آزاد سازی آن مهیا نمی­شود.

صدمه به لایه­ی رحمی اندومتریوم به سبب بیماری، جراحی یا عفونت­ها نیز منجر به نازایی زن می­شود. علاوه بر موارد فوق فقدان تخمدان، عدم مهاجرت سلول تخم یا عدم لانه گزینی آنها در جداره­ی رحم موجب عقیمی زنان خواهد شد. (موسوی تبار، م.، فقه، اهدای جنین و گامت، 1386: 2)

1-4تكنیك­های جدید در درمان ناباروری

براساس نوع علل ایجاد كننده ناباروری، درمان­های مختلفی برای آن در نظر گرفته می­شود. كه جملگی تحت عنوان ART (Assisted Reproductive Techniques) یا همان تكنیك های كمكی تولید مثل شناخته می­شوند. اما قبل از پرداختن به هر یك از این تكنیك­ها از آن جا كه مرتباً پاره­ای از اصطلاحات پزشكی در مباحث ذیل تكرار می­شوند در ابتدا در جهت فهم بهتر مطالب بعضی از مهمترین و مستعمل­ترین اصطلاحات مربوطه را مطرح می نماییم.

1-4-1شناخت اصطلاحات پزشكی و علائم اختصاری آنها:

1-4-1-1.  اصطلاحات پزشكی

- گامت (Gamete): سلول جنسی رسیده و آماده تلفقیح نر یا ماده

- تخمك (Ovule، Ovum): سلول جنسی زن كه بارور نشده است.

- اسپرم (Sperm): سلول جنسی مرد

- زیگوت (Zygote): تخمك بارور شده – نطفه ای كه در اثر اتحاد دو گامت ایجاد شده باشد.

- باروری (Fertilisation, Insemination, Conception): اتحاد ابتدائی یك تخمك و اسپرم، نفوذ اسپرم به داخل تخمك و پیوستن مواد ژنتیكی كه منجر به تشكیل یك جنین می­شود.

- بارداری (Pregnancy): مدت پیشرفت زیستی جنین در رحم از آبستنی تا تولد كه معمولاً در انسان چهل هفته به طول می­انجامد.

- ناباروری (Infertility): به عدم حاملگی زن پس از یك سال نزدیكی مستمر زوجین بدون استفاده از روش های پیشگیری از حاملگی اطلاق می گردد.

- آزوسپرمی (Azoospermia): عدم وجود اسپرم در انزال مایع منی است. این فقدان ممكن است ناشی از عدم تولید اسپرم توسط بیضه یا انسداد مجاری انتقال دهنده اسپرم باشد.

- الیگواسپرمی (oligspermia): حالتی كه در آن تعداد اسپرم­های موجود در مایع منی كمتر از تعداد طبیعی بوده و شدیداً كاهش یافته است.

- آمنوره (Amenorrhea): عدم وجود  خونریزی ماهیانه در زنان

- تكنیك­های كمكی تولیدمثل (Assited Reproductive Techniques): روشهای پیشرفته پزشكی كه در امر درمان ناباروری به كار گرفته می­شود و منظور از آن مراحلی در تولید مثل می­باشند كه مرتبط با بررسی آزمایشگاهی تخمك، اسپرم و جنین­های بشری هستند.

- بانك (Cryobank): مكانی كه بافت ها (اسپرم، تخمك یا جنین) به وسیله منجمد سازی در آن مکان حفظ و نگهداری می­شوند.

- منجمد سازی (Cryopreservation): مرحله عمیق منجمد كردن كه برای حفظ و نگهداری اسپرم، اوول و یا جنین های اضافی تولید شده از درمان زوج­های  نابارور و مورد استفاده قرار می­گیرد. این بافت­های منجمد شده پس از گرم كردن مورد استفاده قرار می­گیرند.

- شستشوی اسپرم (Sperm Washing): عمل جدا كردن اسپرم از مایع تولید مثل مرد را گویند.

- آزمایش منی (Semen anlysis): بررسی میكروسكوپی مایع انزال كه برای تعیین، تعداد، شكل(مورفولوژی) و توانایی تحرك اسپرم ها انجام می­شود.

- القاء تخمك گذاری (induction ovulation): روشی كه در آن با استفاده از داروهای هورمونی، رشد و نمو تعداد زیادی تخمك بطور همزمان در تخمدانها تحریك می­شود.

- فراكاشتن (Implant): قرار دادن، جا دادن و نشاندن تخمك بارور شده در دیواره رحم جهت تغذیه كه در این مرحله تخمك بارور شده و به دیواره رحم می­چسبد.

- جنین بالقوه (Pre embryo): واژه­ای كه برای جنین تشكیل شده قبل از انتقال به رحم به كار می رود.

- زوج نابارور (Infertile Couple): واژه ای كه وقتی  یكی از زوجین نابارور باشد، به اجتماع وی با همسر اطلاق می­گردد. همسر وی ممكن است بارور یا نابارور باشد.

- جانشینی در بارداری (Gestational Surrogacy): حالتی است كه به موجب آن مادر جانشین بوسیله تكنیك­های كمكی تولیدمثل و با استفاده از جنین حاصل از اسپرم و تخمك والدین حكمی، باردار می­شود. در این حالت مادر جانشین هیچ ارتباط ژنتیكی با بچه ندارد.

- جانشینی با باروری مصنوعی (Artificial Insemination surrogacy): حالتی است كه به موجب آن مادر در جانشین به وسیله تكنیك­های كمكی تولید مثل و با استفاده از جنین حاصل از امتراج تخمك خودش با اسپرم پدر حكمی (شوهر زوج نابارور) باردار می­شود. در این حالت مادر جانشین از لحاظ ژنتیكی با بچه مرتبط است.

- مادر جانشین (Surrogacy mother): زنی است كه براساس توافق به عمل آمده،  به وسیله تكنیك های كمكی تولید مثل و با استفاده از جنین حاصل از اسپرم و تخمك زن و شوهر (زوج نابارور)؛ تخمك خودش و اسپرم شوهر زوج نابارور؛ گامت یا گامت های اهدائی باردار می­شود.

- قرارداد مادر جانشین (Surrogacy agreement): قراردادی است كه به موجب آن یك زن موافقت می­كند جنینی را كه از گامت مرد بیگانه یا گامت های زن و مرد دیگری تشكیل شده است، در رحم خود حمل نموده و بچه را برای یك زوج به دنیا آورد.

- والدین حكمی (Commissioning couple): زن و شوهری كه خواستار فرزند هستند و بچه برای آنها بدنیا می­آید. این دو ممكن است والدین ژنتیكی طفل باشند و یا یكی از آنها با بچه ارتباط ژنتیكی داشته باشد؛ به هر حال نوزاد از لحاظ ژنتیكی حداقل مرتبط به یكی از آنهاست. به زن، مادر حكمی و به شوهر، پدر حكمی گفته می­شود.

- والدین متقاضی یا اجتماعی (intendent couple, social couple): زن و شوهری كه خواستار بچه هستند و فرزند برای آنها به دنیا می آید در حالی كه هیچ ارتباط ژنتیكی با جنین ندارند. به زن، مادر متقاضی  یا مادر اجتماعی و به شوهر، پدر متقاضی یا پدر اجتماعی گفته می­شود.

1-4-1-2 .علائم اختصاری

با توجه به تعاریف فوق از علائم اختصاری زیر استفاده خواهد شد:

تكنیك های كمكی تولید مثل  Assisted reproduction techniques (A.R.T.)

تلقیح مصنوعی با اسپرم شوهر Artificial Insemination with Husband’s sperm (A.I.H)

تلقیح مصنوعی با اسپرم بیگانه Artificial Insemination with Donor’s sperm (A.I.D)

تزریق اسپرم به داخل تخمك Intra Cytoplasmic Sperm injection (I.C.S.I)

باروری مصنوعی در داخل رحمIntra uterine insemination (I.U.I)

بارداری مصنوعی در لوله آزمایش In Vitro fertilization (I.V.F)

جانشینی در بارداری  Gestational Surrogacy (G.S)

جانشینی با باروری مصنوعی  Artificial Insemination Surrogacy (A.I.S)

تلقیح نطفه به داخل لوله رحم Gamete Intra Fallopian Tube Transfer (G.I.F.T)

انتقال نطفه بارور شده به داخل لوله رحمیZygote Intra Fallopian tube Transfer (Z.I.F.T)

1-4-2.  تكنیك­های كمكی تولید مثل (A.R.T)

1-4-2-1.  روش باروری در داخل رحم (I.U.I)

منی مرد را پس از گرفتن و شستشو و آماده سازی در هنگام تخمك گذاری وارد دستگاه تناسلی زن (معمولاً داخل حفره رحم) می­نمایند. به این روش در صورت استفاده از اسپرم شوهر A.I.Hو در صورت استفاده از اسپرم بیگانه A.I.D گفته می­شود.

1-4-2-2.  روش باروری در لوله آزمایش (I.V.F)

اسپرم مرد و تخمك زن را گرفته و در محیط آزمایشگاه در مجاورت یكدیگر قرار داده تا لقاح انجام شود و پس از دو روز، جنین حاصله را (در مرحله 4 تا 8 سلولی) وارد حفره رحم می­نمایند.

1-4-2-3.  روش زیفت (Z.I.F.T)

اسپرم مرد و تخمك را گرفته و در محیط آزمایشگاهی در كنار یكدیگر قرار می­دهند تا لقاح صورت و سپس جنین تشكیل شده را در حالیكه هنوز تكثیر سلولی شروع نشده است به داخل لوله رحم منتقل می­كنند تا رشد جنین به طور طبیعی در داخل لوله رحم انجام شود.

1-4-2-4.  روش گیفت (G.I.F.T)

اسپرم مرد و تخمك زن را گرفته و سپس آنها را همراه با هم وارد لوله رحم می كنند تا هم لقاح و هم رشد جنین به طور طبیعی در داخل لوله رحم انجام شود.

1-4-2-5.  روش (I.C.S.I)

به دلیل اینكه اسپرم قادر به نفوذ و ورود به تخمك نمی­باشد بوسیله دستگاه ویژه­ای یك اسپرم را وارد تخمك كرده و لقاح به طور مصنوعی در محیط آزمایشگاه رخ می­دهد و دو روز بعد از رشد جنین، آن را به داخل رحم منتقل می­نمایند. لازم به ذكر است كه مراحل اخذ تخمك و اسپرم از طریق مجاز انجام می­گیرد (غفاری، م، روشهای پیشرفته در درمان نازایی، 1380، 15-8).

1-4-2-6 . علاوه بر روش­های ذكر شده حالت هایی قابل تصور است كه هر یك از زن و مرد و یا هردوی آنها فاقد سلول جنسی (گامت) باشند و یا با وجود سلول جنسی، زن از داشتن رحم سالم محروم باشد كه این موارد را می­توان چنین طبقه بندی كرد.

1-4-2-6-1. اهدای گامت

در این روش مرد یا زن فاقد اسپرم یا تخمك سالم می­باشند و یا به دلایلی همچون بیماری­های خاص نظیر ایدز و یا هپاتیت و یا بیماری­های ژنتیكی (نقص­های ژنتیكی) و یا حتی كهولت سن زوجین و خطراتی كه از این طریق متوجه كودك متولد می­شود از استفاده از سلول­های جنسی زوجین، مرد یا زن خودداری می­گردد. در این راستا برای حل این مشكل از تخمك­ها و اسپرم­های اهدایی استفاده می­گردد. به كارگیری تكنیك اهدای تخمك و اسپرم توسط شخص دیگر (بیگانه) امكان باروری زوج نابارور را فراهم می­آورد. اگرچه بدلیل وجود پاره­ای موانع شرعی و حقوقی استفاده از این روش در كشورمان هنوز بدرستی جا نیفتاده امّا در كشوررهای دیگر با وضع قوانین و مقررات خاص امكان این جایگزینی فراهم آمده است.

1-4-2-6-2.  اهدای جنین

در بسیاری از مواقع تعداد تخمكی كه از یك زن تحت درمان نازایی جمع آوری می­شود، بیشتر از تعدادی است كه برای انجام یك دوره درمانی مورد نیاز است. در این حالت تخمك­های اضافه بارور و سپس منجمد شده و برای دوره­های درمانی بعد مورد استفاده قرار می­گیرد. استفاده از جنین­های منجمد شده در انتقالهای بعدی، تقریباً شانسی معادل 30 درصد را برای حاملگی به زوج می­دهد كه در بسیاری از موارد، زوج پس از حامله شدن، از استفاده مجدد از جنین­های منجمد شده خودداری نموده و آمادگی اهدای آنها را به زوج­هایی كه فاقد اسپرم یا تخمك یا هردو می­باشند، اعلام می­دارند.

1-4-2-6-3.  رحم جانشین (جایگزین)

برخی از زنان از زمان تولد فاقد رحم می­باشند و برخی دیگر به دلایلی رحمشان برداشته می­شود و در مواردی نیز بیماری­های رحمی و بیماریهای خاص نظیر دیابت حاد، زن را از داشتن فرزند محروم می­نماید. برای رفع مشكل این زنان، استفاده از روش رحم جانشین (جایگزین) پیشنهاد می­گردد.

- جانشینی رحمی به دو صورت قابل تصور است:

الف) جانشینی رحمی برای زنی كه قادر به تولد تخمك نیست: در این روش پس از انجام توافقات لازم، اسپرم شوهر زن نابارور در داخل زن صاحب رحم جایگزین قرار می­گیرد. در این روش هم تخمك و هم رحم متعلق به زن دیگری است.

ب) اجاره رحم با استفاده از جنین زوج نابارور: در این روش زن و مرد توانایی تشكیل جنین را دارند با این توضیح كه زن واجد تخمك سالم است امّا بدلیل داشتن مشكلات رحمی قادر به حمل جنین نیست كه در این راستا با استفاده از رحم شخص ثالث و انتقال جنین تشكیل شده به رحم او و تحویل فرزند پس از حاملگی و زایمان زوجین صاحب فرزند می­گردند. البته باید  خاطرنشان ساخت كه در این حالت مادر جانشین (فرد اجاره دهنده رحم) تنها میزبان جنین محسوب می­شود و از نظر ژنتیكی هیچ گونه مشاركتی با فرزند متولد ندارد (آخوندی، م م.، صادقی، م ر.، ضرورت به كارگیری تكنیك­های باروری كمكی در تولید مثل انسان، 1380: 34-32)

2. حقوق كودكان

حقوق کودکان مباحث متعددی را شامل می­گردد که در این پایانامه برای سهولت انجام کار ما این حقوق را در چند بخش نسب،حقوق مالی،حقوق غیر مالی و حقوق معنوی به تصویر کشیده ایم با این هدف که بتوانیم به تشریح دقیق تر هرکدام از این بخش ها بپردازیم. و اما تذکر این نکته ضروری به نظر می­رسد که مطرح نمودن موضوع نسب به عنوان یک بخش مستقل تنها به دلیل اهمیت خاص این موضوع در شکل گیری سایر بخش های حقوق کودکان است که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت. 

2-1. نسب

نسب از جمله مفاهیمی است كه فاقد حقیقت شرعیه است به این معنا كه قبل از اسلام نیز تكون یك انسان از تركیب نطفه مرد و زن منشأ نسب تلقی شده است. این مفهوم در عرف جوامع بشری نیز به معنای انعقاد نطفه از دو شخص است. رابطه ای كه بین كودك و صاحبان نطفه، یعنی زن و مرد به صورت اعتباری وجود دارد، در لغت و عرف نسب نام گرفته است.

2-1-1. تعریف نسب

نسب از نظر لغت به معنای قرابت، اصل، نژاد، خویشاوندی و پیوستگی بین دو شیء (انسان) است (المنجد).

بعضی از فقها و حقوقدانان در مقام تعریف عرفی نسب گفته­اند:

“نسب عبارت است از منتهی شدن ولادت شخصی به دیگری مانند پدر و مادر یا انتهای ولادت دو شخص به ثالث، مانند دو برادر و پدر” (جواهر الكلام، ج 39: ص 7).

«نسب به معنی قرابت و خویشاوندی است و امری است كه به واسطۀ انعقاد نطفه از نزدیكی زن و مرد به وجود می­آید. از این امر رابطۀ طبیعی خونی بین طفل و آن دو نفر كه یكی پدر و دیگری مادر باشد موجود می­گردد» (امامی، ح.، حقوق مدنی ج 5، 1374: 151)

«نسب علاقه ای است بین دو نفر كه به سبب تولد یكی از آنها از دیگری یا تولدشان از شخص ثالث حادث می­شود» (بروجردی، ع.، كلیات حقوق اسلامی، 1339: ص 280).

تعاریف ارائه شدۀ فوق در حالی است كه در قانون مدنی كشورمان هیچ تعریفی از نسب ارائه نشده است اما در عین حال باب اول  از كتاب هشتم جلد دوم (مواد 1158 تا 1167) به عنوان «در نسب» اختصاص داده شده است.نکتۀ جالب توجه این است که در حقوق فرانسه نیز مانند حقوق ایران، تعریف صریحی از نسب به عمل نیامده است و همین امر حقوقدانان این كشور را بر آن داشته كه تعاریف متعددی از نسب ارائه دهند.

پروفسور ژان كاربینه نسب را این چنین تعریف می­كند «فیلیاسیون یا نسب عبارت از رابطۀ حقوقی موجود بین پدر و مادر و فرزند است، نسب دو نوع است پدری و مادری. نسب ممكن است مشروع و نامشروع یا طبیعی باشد».

بلانیول و ریپر نیز عنوان کرده­اند:

«نسب عبارت است از رابطه نسلی و خونی موجود بین دو شخص كه یكی پدر یا مادر دیگری است و اضافه كرده­اند كه در زبان حقوقی نسب رابطه بلاواسطه بین پدر یا مادر با فرزند است»

لوئی ژوسران می­گوید: «نسب عبارت است از رابطه یك شخص با پدر و مادر، یعنی كسانی كه مستقیماً سبب ایجاد او شده اند» (امامی، اََ.، مطالعه تطبیقی نسب در حقوق ایران و فرانسه، 1349: 8-7).

2-1-2. پیدایش نسب

نسب عرفاً رابطه­ای است اعتباری كه از پیدایش یك انسان از نطفۀ انسان دیگر انتزاع می­شود. قانون نیز همین رابطه را در پیدایش نسب معتبر دانسته و احكامی برای آن وضع نموده است. منتهی بنا به مصالحی كه از آن می­توان به جلوگیری از هرج و مرج و اختلاط میاه و ایجاد نظم بخصوص از لحاظ تعیین حقوق و وظایف منسوبین نسبت به یكدیگر اشاره كرد، نكاح را تأسیس نموده است و رابطه نسبی طفل ناشی از نكاح را با دو طرف صاحب نطفه شناخته است و در این قسمت طفل ناشی از شبهه را به طفل حاصل از نكاح ملحق ساخته است. در نتیجۀ این تأسیس رابطۀ طفل ناشی از زنا را با طرفین نطفه قطع كرده و آن احكام خاص را در این موارد نشناخته است «ماده 1167 ق. م» و باز بنا به مصالحی رابطه نسبی مشکوک را ثابت فرض نموده است «مواد 1158 تا 1160 ق. م».

ولی این تصرفات قانونی در تشخیص عرف، محدود به حدودی است كه قانون تصریح كرده و در سایر موارد در تعیین نسب از حدود اختیارات عرفی تجاوز نكرده است. مثلاً هر گاه تردید كنیم كه آیا قانون در اعتبار نسب طفل، حّد معینی از اختلاف سنی زوجین را تجویز كرده و در صورت وجود اختلاف سنی بیشتر، نسب زوجین را با طفل قطع می­كند یا نه و یا در اعتبار رابطه نسب شباهت طفل و پدر را در قیافه و غیره لازم می­داند یا نه و به طور خلاصه آیا جهات دیگری را در ایجاد رابطه سنی مؤثر می­داند یا نه، تأمل نداریم كه در این موارد باید از نظر عرف متابعت كنیم و مثلاً بگوییم چون عرف به محض آنكه شخصی از نطفۀ شخص دیگری تكون یافت، رابطه نسبی را بین آن دو برقرار می­سازد و جهات دیگری را در پیدایش نسب مؤثر نمی­داند، قانون نیز از همین نظر پیروی می­نماید (منظور از عرف در اینجا هر مرجع غیر از قانون اعم از عرف عام یا عرف خاص مانند عرف پزشكی و غیره می­باشد) (شهیدی، م.، تلقیح مصنوعی انسان،1375: 145-146)

از نظر فقهی، نسب یك امر طبیعی است و در عرف اجتماعات پیش از ظهور اسلام، نسب از تكّون یك انسان از تركیب نطفۀ دو انسان ذكور و اناث حاصل می­شده است. هر چند در پاره­ای ادیان و نزد بعضی ملل، برای آن كه نسب از اعتبار حقوقی و نفوذ اجتماعی برخوردار باشد، كم و بیش وجود شرایطی نیز ضروری بوده است ولی اساس تحقق نسب و منشأ اصلی الحاق طفل به شخص ذكور و اناث، همان انعقاد نطفه از دو شخص مذكور بوده است. امروزه نیز در عرف عام اجتماعات، نسب همین منشأ را دارد. آنچه مسلم است این است كه پیش از ظهور اسلام، این مبنای طبیعی، مورد انكار و رّد شارع مقدس قرار نگرفته است و به اصطلاح اصولی، در مورد عنوان «نسب» حقیقت شرعیه­ای وجود ندارد؛ بلكه در فقه نیز نسب به همین معنی عرفی اطلاق می­گردد. منتها در یك مورد، نسب طبیعی مورد شناسایی حقوق اسلام قرار نگرفته است و آن مورد مربوط به زناست كه هر چند طفل از نطفۀ مرد و زن زناكار به وجود آمده باشد، ولی چون رابطۀ جنسی بین پدر و مادر او نامشروع است، ملحق به ایشان نمی­شود. در مورد زنا هم اگر طرفین اشتباهاً رابطۀ جنسی برقرار كرده باشند، طفل حاصل از این عمل، با طرفین نسب شرعی خواهد داشت و هر گاه یكی از آنها با خبر باشد، رابطه جنسی مزبور، منحصراً از جانب او زنا محسوب شده و انتساب طفل را به او منتفی می­سازد ولی نسب بین طفل و طرف دیگر برقرار خواهد شد (شهیدی، م.، وضعیت حقوقی كودك آزمایشگاهی،1375: 164-165).

قانون مدنی ایران به پیروی از حقوق اسلام سعی نموده است تا آنجا که عادتا ممکن باشد با الحاق طفل به پدر و مادر و ایجاد نسب مشروع،نسل بشر را از سرگردانی و بلاتکلیفی نجات داده و موارد قطع رابطۀ نسب را هرچه بیشتر محدود سازد فقط در مورد زنا بنا به حکم و مصالحی با معلوم بودن صاحب نطفه،رابطۀ نسبی طفل و طرفین زنا را اعتبار نمی نماید.(همان: 146)

2-1-3. اقسام نسب

ركن اساسی در تحقق نسب، نكاح است بر همین اساس قانونگذار نسب را این چنین تقسیم بندی كرده است:

1 - نسب قانونی            2- نسب در حكم قانون               3- نسب غیرقانونی                                    4- نسب در موارد اختلاف (نسب ناشی از تلقیح مصنوعی)

2-1-3-1. نسب قانونی

نسب قانونی در اصل همان نسب مشروع می­باشد بنابراین می­توان گفت نسب قانونی، ازدواج و رابطه­ی مشروع بین زن و شوهر است. در این راستا چنانچه در حین انعقاد نطفه، رابطۀ زناشویی (نكاح) بین زوجین برقرار باشد طفلی كه در فاصله بین شش الی 10 ماه از رابطه زناشویی ایجاد شود ملحق به شوهر و دارای نسب مشروع می­باشد.

نسب مشروع نوع متعارف و كامل نسب می­باشد كه در همه­ی كشورها به رسمیت شناخته شده و آثار حقوقی متعددی نظیر ارث، ولایت، نقفه و... نیز بر آن بار می­شود.

2-1-3-2. نسب در حكم قانون

نسب در حكم قانون نسبی است كه مبنای آن رابطۀ ناشی از اشتباه و اكراه باشد. یعنی چنانچه مابین زن و مردی نزدیكی رخ دهد، به تصور اینكه مابین آنها رابطۀ زوجیت وجود دارد، حال آنكه چنین رابطه­ای در واقع وجود نداشته باشد، این عمل نزدیكی به شبهه یا وطی به شبهه نامیده می­شود و نسب فرزند متولد از چنین رابطه­ای را نسب ناشی از شبهه می­نامند. اگرچه باید خاطر نشان ساخت كه نسب ناشی از شبهه تنها مابین فرزند و آن طرفی از رابطه كه در اشتباه بوده است برقرار می­گردد. صرف نظر از نوع اشتباه و حكمی یا موضوعی بودن آن. بنابراین اگر زن عالم به حرمت رابطه و مرد ناآگاه باشد، رابطۀ نسبی ناشی از شبهه تنها ما بین فرزند و مرد (نسب پدری) ایجاد می­شود و بالعكس و اگر هر دو در اشتباه بوده باشند، رابطۀ نسبی ما بین كودك و زوجین، هر دو برقرار می­گردد (ماده 1165 ق. م)

یكی دیگر از موارد نسب در حكم قانونی، حالت نزدیكی به اكراه است كه البته پاره­ای از نویسندگان نزدیكی به اكراه را نه به صورت مستقل بلكه آنرا در حكم وطی به شبهه می­دانند. «هر گاه كسی در حال جنون یا خواب یا در نتیجه اكراه نزدیكی كند، این عمل وطی به شبهه یا در حكم آن تلقی می­گردد» (صفائی، ح.، امامی، اَ.، مختصر حقوق خانواده، 1381: 309).

اكراه عملی تهدید آمیز است از طرف كسی نسبت به دیگری به منظور تحقق فعل یا ترك فعل به نحوی كه نتیجۀ آن به صورت خطر و ضرر جانی و مالی و ناموسی برای شخص یا یكی از اطرافیانش باشد. بنابراین نزدیكی ناشی از اكراه زمانی است كه شخص مكره با علم و به حرمت عمل ولی در نتیجه اكراه نزدیكی می­كند كه در این حالت نسب ما بین طفل و شخص مكره تحقق می­یابد. چرا كه در ماده 884 قانون مدنی با بكار بردن كلمات «اكراه یا شبهه» اگرچه اكراه را از مصادیق شبهه ندانسته است امّا حكم شبهه را در مورد اكراه نیز جاری ساخته است.

این متن فقط قسمتی از حقوق کودکان متولد از طرق مختلف تلقیح مصنوعی می باشد

جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید

قیمت فایل فقط 5,900 تومان

خرید

برچسب ها : حقوق کودکان متولد از طرق مختلف تلقیح مصنوعی , حقوق کودکان , تلقیح مصنوعی , ناباروری , دانلود حقوق کودکان متولد از طرق مختلف تلقیح مصنوعی , جنین

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر