امروز: یکشنبه 2 دی 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
دسته بندی صفحات
بلوک کد اختصاصی

بررسی امكان تشخیص (شناخت) استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه در شركتهای پذیرفته شده در بورس توسط حسابرسان مستقل

بررسی امكان تشخیص (شناخت) استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه در شركتهای پذیرفته شده در بورس توسط حسابرسان مستقلدسته: حسابداری
بازدید: 47 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 292 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 318

بررسی امكان تشخیص (شناخت) استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه در شركتهای پذیرفته شده در بورس توسط حسابرسان مستقل در 318صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش

قیمت فایل فقط 6,900 تومان

خرید

 بررسی امكان تشخیص (شناخت) استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه در شركتهای پذیرفته شده در بورس توسط حسابرسان مستقل

فصل اول

كلیات پژوهش

-1 مقدمه

با توجه به شتاب فرآیند علم و تكنولوژی در جهان صنعتی امروز، هر رشته ای از علوم به گرایشهای تخصصی بیشتری تقسیم شده است. این تقسیم بندی به خودی  خود و بنا به نیاز و ضرورت و پیچیدگیهای روز افزون صنعت بوجود می آید. دنیای اقتصاد و روابط بین متغیرهای اقتصادی و مالی هم از این تحولات مستنثنی نبوده است ومسائل این رشته نیز روز به روز پیچیده تر و مشكل تر از قبل می شود، بخصوص پول و بازارهای سرمایه كه نقش مهم و تعیین كننده ای در اقتصاد دارند. تامین مالی برای اجرای پروژه های سودآور در رشد شركت نقش بسیار مهمی ایفا می كند. توانایی شركت در تامین منابع مالی بالقوه برای تهیه سرمایه به منظور سرمایه گذاریها و تهیه برنامه های مالی مناسب از عوامل اصلی رشد و پیشرفت شركتها به حساب می آیند[1] . یكی از بزرگترین چالش های شركتها برای ادامه فعالیتشان كمبود منابع مالی برای تامین نیازهای سرمایه ای است كه شركتها را به انتخاب و تعیین روشهای تامین مالی كوتاه مدت یا بلند مدت به طرق مختلف ترغیب و تشویق می كند[2]. تصمیم گیریهای مربوط به تامین مالی توسط شركتها عمدتاً در ارتباط با ساختار سرمایه وهمچنین تعیین و انتخاب بهترین شیوه تامین مالی و تركیب آن می باشد در نتــــیجه یك شركت می تواند از طریق تغییر در مواردی مانند سود هر سهم، خط مشی تقسیم سود، زمانبندی مدت و ریسك سودآوری و انتخاب شیوه تامین مالی بر ثروت سهامداران اثر بگذارد. منابع مالی هر واحد اقتصادی از منابع داخلی و خارجی تشكیل شده است، منابع داخلی شامل جریانهای نقدی حاصل ازعملیات، وجوه حاصل از فروش داراییها ومنابع خارجی شامل استقراض از بازارهای مالی و انتشار اوراق بهادار می باشد.[3]

با بوجود آمدن نوآوریهای مالی عمده ای كه در دهه 1980 شكل گرفت شركتها به روشهای نوینی از تامین مالی روی آوردند كه نیازهای مالی خود را نه از طریق روشهای متداول و رایج بلكه از طریق روشهای تازه ودر مواری ابتكاری برآورده كردند كه این مسئله منجر به پیدایش بحث های نوین در چگونگی ثبت وارائه این نوع از تامین مالی توسط شركتها در گزارشهای مالی و در نشریات تخصصی حرفه حسابداری شد[4].
1-2 بیان مساله و علل انتخاب موضوع

موضوع روشهای تامین مالی [5]برای شركتها همواره از جمله موضوعات بحث بر انگیز بوده‌ است. مساله مورد بحث در این پژوهش شناخت یكی از روشهای تامین مالی تحت عنوان"تامین مالی خارج از ترازنامه" (OBSF) [6] و بررسی چگونگی تشخیص آن توسط حسابرسان مستقل می باشد.

توضیح اصطلاح تامین مالی خارج از ترازنامه قدری مشكل است، این مشكل ابتدا در هنگام نگارش درباره این موضوع بوجود می آید. بطور طبیعی فرض و قاعده براین است اقلامی كه قطعیت دارند به ترازنامه تعلق دارند و اقلامی كه قطعی نیستند از این قاعده مستثنی می شوند. اثر عملی معاملات خارج از ترازنامه این است كه این گونه معاملات بصورت نمایش كامل از فعالیت اصلی در حسابها نشان داده نمی شوند كه این امر ناشی از یكی از دو دلیل زیر است:

  • · یا امكان دارد اقلام بوجود آمده از معامله به طور خالص در حسابها آورده شوند مانند خارج کردن وامهای دریافتی در برابر دارائی‌هایی که برای تامین مالی تضمین گذاشته شده‌اند.

 · یا ممكن است اقلام حاصل از معاملات بصورت كامل از حسابها خارج شوند به این صورت كه این اقلام را بر اساس مبنایی به عنوان تعهدات آتی ارائه می كند ونه بصورت دارایی‌ها و بدهیهای فعلی مانند( تعهدات اجاره های عملیاتی، تعهدات پرداخت یا دریافت نشده قراردادها یا قراردادهای كالاهای امانی و بدهیهای احتمالی غیر عملیاتی).

نتیجه هر دو حالت این است كه ترازنامه به كمتر ارائه كردن (كم نمائی) داراییها و بدهیها ازآنچه كه واقعاً هستند اشاره می كند. و نسبتهای مالی بهتری ارائه می شود، مانند نسبتهای اهرمی و بازده سرمایه بكار گرفته شده.

علاوه بر این معمولا گروه دیگری از حسابها(حسابهای سود و زیانی) بدلائل زیر تحت تاثیر قرار می‌گیرد:

  ·اول اینكه داراییها ازترازنامه به قصد فروش‌به همراه یك اثر سود متحمل خارج می شوند.

  • · دوم اینكه فعالیت خارج از ترازنامه زمانبندی یا افشای اقلام درآمدی وابسته را متاثر می كند، خصوصاً حضور یا عدم حضور اقلام در ترازنامه معمولاً یا بهای تامین مالی درگیر درمعامله را متاثر می‌كند یا درون سایر اقلام درآمدها و هزینه ها قرار می گیرد.

اصطلاح تامین مالی خارج از ترازنامه(OBSF)ظاهراً روی ترازنامه تمركز دارد اما با توجه به توضیحات بالا چنین معاملاتی روی سایر صورتهای مالی نیز تاثیر می گذارد. برای مثال، هنگامی كه دارایی فروخته می شود یكی از آثار این عملیات این است كه دارایی فروخته شده از ترازنامه حذف می‌گرددو اثر دیگر این است كه فروش در صورتحساب سود و زیان ثبت شده و سود و زیان حاصل از فروش اندازه گیری می شود. بنابراین، ارتباطی بین قاعده تشخیص و عدم تشخیص اقلام در ترازنامه و قاعده شناخت درآمد وجود دارد. معاملاتی از این دست در زمره معاملاتی قرار می گیرد كه شكلشان با محتوای اقتصادیشان در مغایرت است، واكنش حسابداری شناسایی كردن اقلامی است كه دارای محتوای حقیقی و واقعی است و معاملات را به شكل واضح نمایش می دهد.

معاملات خارج از ترازنامه معاملاتی هستند كه هدفشان این است كه به شركتها اجازه دهند كه از بازتاب جنبه های قطعی فعالیتها در حسابها خودداری كنند، بنابراین، این اصطلاح دارای مفهوم منفی است. عقیده براین است كه باید از عملكرد كسانی كه در چنین معاملاتی افراط می كنند جلوگیری به عمل آید. از این منظر می بایست استانداردهایی وضع شود كه اجازه ندهند حسابها توسط اثر معاملاتی كه انگیزه  اصلی شان حسابسازی است گمراه كننده شوند.

با توجه به اینکه صورتهای مالی شرکتهایی که از روشهای متنوع تأمین مالی خارج از ترازنامه (OBSF) استفاده می کنند ممکن است برای استفاده کنندگان گمراه کننده باشد و نیز با توجه به اینکه شرکتهایی که از این نوع تأمین مالی استفاده می کنند معمولا و نه لزوماً دچار بحرانهای مالی و کمبود نقدینگی هستند که همین موضوع اثرات با اهمیتی در تداوم فعالیت شرکتها دارند، لزوم قضاوت حسابرسان مستقل از طریق چگونگی شناخت و تشخیص استفاده از این نوع تامین مالی و تعیین چگونگی استخراج اطلاعات مربوط و نحوه رسیدگی را ایجاب می کند.

1-3 اهداف پژوهش

در سالهای 2001 و 2002 رسوایی های بسیار زیادی در زمینه حسابداری شرکتها، حاکی از ضعف در سیستم حاکمیت شرکتی، شیوه های حسابرسی و گزارش‌های مالی بود كه مجلس سنای آمریکا از طریق تصویب لایحه ساربینز اکسلی[7]  در سال 2002 به این ضعف پاسخ داد که مهمترین جزء قانون اسناد بهادار از دهه 1930 در بورس اوراق بهادار نیویورک محسوب می شود. بخش (C) 401 قانون مذکور مقرر می دارد که کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC)[8] مطالعه ای را در پاسخ به 2 سوال زیر آغاز نماید.

1-   وسعت شیوه های خارج از ترازنامه (OBS) شامل امکان بکارگیری شرکتها با اهداف خاص (SPE) [9]

2-   و اینکه آیا صورتهای مالی منتشر شده توسط شرکتها به طور شفاف ترتیبات خارج از ترازنامه را منعکس می کند.؟

به منظور پاسخ دادن به این سوالات کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC) مطالعه در مورد شیوه های نسبتاً گسترده در رابطه با حیطه و مفهوم واژه خارج از ترازنامه را آغاز کرد و مجموع متنوعی از شیوه های تجاری را مورد بررسی قرار داد که به عنوان مفاهیم ضمنی خارج از ترازنامه مورد توجه قرار می‌گیرند.

در این پژوهش سعی بر آن است که شیوه های مورد استفاده تأمین مالی خارج از ترازنامه توسط شرکتها، قوانین حسابداری موجود در ارتباط با این موضوع، چگونگی ثبت و انعکاس در گزارش‌های مالی شرکتها و دلائل استفاده شرکتها از این نوع تأمین مالی و در نهایت چگونگی برخورد حسابرسان مستقل در جهت تشخیص و شناخت استفاده از این نوع تامین مالی توسط شرکتها مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.

1-4 اهمیت پژوهش

امروزه تامین مالی خارج از ترازنامه (OBSF) یکی از جذاب ترین موضوعاتی است که در متون و کتب و نشریات تجاری و حسابداری دنیا به آن پرداخته می شود. این جذابیت بخاطر شناخت چگونگی فراهم آوردن سرمایه مورد نیاز جهت ادامه فعالیت شرکتهای می باشد. تامین مالی خارج از ترازنامه همان طور که از نام آن پیداست به معاملاتی اشاره دارد که اثری از آنها در صورتهای مالی نبوده و این گونه معاملات برای سرمایه گذاران کاملا شفاف و نمایان نیست. با توجه به تئوری بازارهای کارا که شالوده آن وجود اطلاعات کافی و شفاف در بازار و انعکاس به موقع و سریع اطلاعات توسط شركتها می باشد، معاملاتی از قبیل تامین مالی خارج از ترازنامه موجب تغییر در ساختار سرمایه شرکت از طریق تغییر در نسبتهای کلیدی و به تبع آن عدم امکان مقایسه عملکرد شرکتها می شود. با عنایت به اینکه استفاده از این نوع تامین مالی به دلیل عدم ثبت و انعکاس بدهیها و تعهدات عمده در صورتهای مالی ممکن است باعث ناتوانی در بازپرداخت بدهی ها و تعهدات و به تبع آن به وجود  آمدن ابهام اساسی در ادامه فعالیت واحد تجاری شود و نهایت منجر به توقف فعالیت‌های واحد تجاری شود به عنوان یک موضوع خاص می باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد، چرا که اولین نیاز سرمایه گذاران و اعتباران دهندگان اطلاعات شفاف، مربوط و قابل اتكاء می‌باشد که شرکتها معمولا بدلیل تضاد منافع میان سرمایه گذاران و مدیران تحت عنوان تئوری نمایندگی[10] ممکن است اطلاعات مربوط  و قابل اعتمادی را منتشر نکنند که این باعث بی اعتمادی سرمایه گذاران به بازار سرمایه و در نتیجه خروج از این بازار می‌شود، که البته سرمایه گذاران برای حل این مشکل متوسل به حسابرسی مستقل می شوند و متحمل هزینه های نمایندگی[11] که تلاشی از سوی سرمایه گذاران برای کنترل مدیران است، می شوند با توجه به دلایل ذکر شده در بالا مورد بررسی و مداقه قرار گرفتن روشهای معاملات خارج از ترازنامه، چگونگی ثبت و افشاء در صورتهای مالی توسط شرکتها و چگونگی برخورد حسابرسان مستقل با این موضوع دارای ابعاد مختلفی است که در این پژوهش به آنها پرداخته می شود.

1-5 نوع طرح و پژوهش

پژوهش های علمی از نظر هدف پژوهش به سه دسته تقسیم می شوند:

بنیادی؛ کاربردی؛ تحقیق و توسعه

نتیجه تحقیق کاربردی کسب دانشی است که راهنما و دستور العملی برای فعالیتهای عملی خواهد بود، در حالیکه در تحقیق بنیادی هدف کسب دانش و آگاهی نو بدون در نظر گرفتن ارزش آنها در ایجاد تغییرات اجتماعی است.

از آنجا که در این پژوهش با بهره گیری از دانش کنونی از روش کتابخانه ای مباحث نظری مطرح گردیده و به کاربرد موضوع تحقیق در سامانه های اطلاعاتی پرداخته شده است، این پژوهش از نوع نظری و کاربردی است.

1-6- متغیرهای پژوهش

دراین پژوهش متغیر مستقل تشخیص استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه توسط شرکتها و متغیر وابسته آن شامل موارد زیر است:

  1. نسبتهای مالی شامل نسبتهای جاری، سریع و نقدینگی با استفاده از صورتهای مالی
  2. تغییر در ساختار سرمایه از طریق قابلیت پرداخت دیون با استفاده از گزارش حسابرسی
  3. تردیدی عمده در فرض تداوم فعالیت از طریق فزونی کل بدهی ها بر کل دارایی ها با استفاده از گزارش حسابرسی.

1-7 فرضیه های پژوهش

در این پژوهش با توجه به اثرات استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه بر روی صورت‌های مالی سه فرضیه زیر صورت بندی شده است:

  1. استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه باعث تغییر در نسبتهای کلیدی شرکتها می شود.
  2. استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه باعث تغییر در ساختار سرمایه از طریق قابلیت پرداخت دیون شرکتها می شود.
  3. استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه باعث تردیدی عمده در فرض تداوم فعالیت از طریق فزونی کل بدهی ها بر کل دارایی ها می شود.

1-8 قلمرو پژوهش

1-1-8 قلمرو موضوعی

موضوع پژوهش حاضر نوعی از تامین مالی توسط شرکتها تحت عنوان تامین مالی خارج از ترازنامه (OBSF)، روشهای موجود و همچنین چگونگی تشخیص و شناخت استفاده از این نوع تامین مالی توسط حسابرسان مستقل می باشد.

2-1-8 قلمرو مکانی:

قلمرو مکانی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.

3-1-8 قلمرو زمانی:

صورتهای مالی و گزارشهای حسابرسی منتشر شده 6 سال اخیر از (1380-1385) شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

1-9 محدویت های پژوهش:

با توجه به اینکه کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1380-1385 مورد بررسی قرار گرفته اند واز میان آنها تعداد 227 شرکت که در ارتباط با تامین مالی خارج از

ترازنامه بوده اند انتخاب شدند که در نهایت 100 شرکت به دلائل زیر مورد آزمون قرار گرفته اند .

1-عدم ذکر مبلغ استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه توسط حسابرسان مستقل .

2-عدم تهیه صورتهای مالی تلفیقی توسط شرکتها (مندرج در گزارش حسابرس ) و عدم دسترسی به اطلاعات شرکتهای وابسته و مشمول تلفیق .

3-کمبود شدید منابع معتبر علمی در رابطه با موضوع در کشور .

1-10 روش پژوهش

روش این پژوهش علیّ- قیاسی است بدین صورت که به منظور بررسی کلیه روابط علیّ ممکن از طریق بررسی اثرات فعلی و داده های قدیمی در جستجوی علل توجیه کننده موضوع پژوهش.

ابتدا در مورد ماهیت تامین مالی خارج از تراز نامه و روشهای استفاده از این نوع تامین مالی مطالعه و بررسی به عمل می آید و در پایان از طریق مطالعه میدانی درباره موضوع مورد بحث به جمع آوری اطلاعات می پردازد و با استفاده از آزمونهای آماری اطلاعات بدست آمده را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و از آنها نتیجه گیری می نماید.

1-11 روش جمع آوری اطلاعات

بدلیل اینکه قصد آن است كه  امکان استفاده از تأمین مالی خارج از ترازنامه  در شرکتها  مورد بررسی قرار گیرد، به عنوان نمونه جامعه آماری، تعداد کافی از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روشهای آماری انتخاب می شود، بدین ترتیب که اطلاعات مالی منتشر شده 6 سال اخیر شرکتهای مذکور به همراه گزارش حسابرسی مورد بررسی قرار می گیرد و اطلاعات مربوط استخراج شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.

1-12 ابزار اندازه گیری اطلاعات

برای اندازه گیری داده های جمع آوری شده نمونه آماری مورد نظر نرم افزار Excle و همچنین برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss استفاده شده است.

1-13 واژگان کلیدی و اصطلاحات

  • تامین مالی Financing

تامین منابع مالی مورد نیاز برای یک شرکت یا یک پروژه خاص

  • ·        تامین مالی خارج از تراز نامه (OBSF): off-balance sheet financing

انواعی از معاملاتی است که به صورتی از نمایش کامل از رویداد مالی رخ داده در حسابها نشان داده نمی شود.

  • ·        شرکتها با اهداف خاص (SPE): Special purpose Entities

شکلی از شرکتهای تجاری که به منظور اجرای فعالیتهای از قبل تعریف شده تشکیل شده اند.

  • ·        قانون ساربینز اکسلی (SOX): 2002 Sabanes-Oxley. ACT of

دستورالعملی قانونی مصوبه سال 2002 کنگره آمریکا در مورد چگونگی سیستم موثر کنترلی گزارشگری مالی، استقلال حسابرس، مسولیت شرکت ها و چگونگی افشاءهای مربوط به  ترتیبات خارج از ترازنامه توسط شرکتها.

  • ساختار سرمایه Capital Structure . منظور در این پژوهش حقوق صاحبان ســــــهام می باشد.

1-14 ساختار پژوهش

ساختار این پژوهش بر تجزیه و تحلیل حسابداری و گزارش انواع مختلف شیوه های کاربردی خارج از ترازنامه برای تسهیل هر چه بهتر درک روشهای مورد استفاده طراحی شده است.

فصل اول شامل کلیات پژوهش است که از نظر گذشت.

فصل دوم ابعاد مختلف موضوع از دیدگاه نظری و پیشینه پژوهش و همچنین روشهای کاربردی موضوع پژوهش که در چهارده گفتار بررسی شده است.

شامل گفتاراول؛ تاریخچه. گفتار دوم؛ مبانی نظری. گفتار سوم؛ چارچوب گزارشهای مالی. گفتار چهارم؛ مسائل مربوط به شرکت انرون .گفتار پنجم؛ شركتها با اهداف خاص. گفتار ششم؛ قانون ساربینز اکسلی و گفتار هفتم تا گفتار سیزدهم به نقد و بررسی روشهای متداول و رایج استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه پرداخته شده است و در گفتار چهاردهم مطالبی در مورد پیشینه پژوهش عنوان شده است.

فصل سوم: در زمینه روش شناسی پژوهش به روش جمع آوری اطلاعات و فرضیه های پژوهش و نحوه آزمون آماری داده ها توضیحاتی داده می شود.

فصل چهارم: شامل تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها. نخست اطلاعات توصیفی جامعه آماری و سپس نتایج حاصل از داده ها بیان می شود و در نهایت سایر یافته های پژوهش ارائه می‌گردد.

فصل پنجم: در برگیرنده نتیجه گیری و پیشنهادها برای پژوهش های آتی و دیگر یافته‌های پژوهش.

لازم به توضیح می باشد مطالب مطرح شده، در فصل دوم عمدتا از دو منبع زیر استفاده شده است:

فصل دوم

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

2-1 مقدمه:

اخیراً در پی رسوائیهای بوجود آمده در سال 2001 در آمریکا  و سایر کشورها اصطلاح «خارج از ترازنامه[12]» كه برخی اوقات مفاهیم ضمنی پنهانی در خود دارد، یا دست كم می‌توان گفت كه كاملاً شفاف نیست كاربرد بیشتری پیدا كرد، بطور كنایه ای آنچه باید در ترازنامه باشد، نیست و اینكه صادر كننده گزارش، معامله یا شیوه معامله را به گونه ای طراحی كرده است كه چنین نتیجه ای در برداشته باشد. هر چند سوالاتی در این زمینه وجود دارد كه اقلامی كه باید در ترازنامه منعكس شوند، ولی منعكس نشده‌اند، تنها برای فریب استفاده كنندگان صورتهای مالی نیست. بسیاری از معاملات قانونی چنین سوالاتی را بوجود می‌آورند و البته محدودیتهایی در مورد اینكه چه چیز باید در ترازنامه قید شود وجود دارد. سوال گسترده تر و اساسی‌تر اینكه شیوه‌های مورد استفاده در معاملات خارج از ترازنامه اغلب شامل یك پیوند اقتصادی یا قانونی بین شرکتها و مخاطرات و مزایای بوجود آمده از معاملات و همچنین حقوق یا تعهداتی است كه در ترازنامه منعكس نشده‌اند (یا بطور كامل منعكس نشده‌اند).

تامین مالی خارج از ترازنامه یكی از انواع معاملات خارج از ترازنامه است كه نخستین بار در اوایل دهه 1970 میلادی با شكل گرفتن و گسترش یافتن بازارها و ابزارهای پیچیده مالی، پدیدار گشت. شركتهای بزرگ با استفاده از این ابزارها و با استفاده از خلاء‌های قانونی، اقدام به این گونه معاملات كردند. تامین مالی یكی از مهم‌ترین دغدغه‌های شركتها برای ادامه فعالیت می‌باشد كه شركتها برای برآورده كردن این نیاز متوسل به انواع متفاوتی از این نوع معاملات می‌شوند. با توجه به اینكه معاملات خارج از ترازنامه شكلی از حسابداری ساختگی است جوامع مختلف با توجه به قوانین كشورشان نسبت به كاربرد این اصطلاح واكنش‌های متفاوتی از خود نشان داده‌اند، به عنوان مثال در برخی كشورها از اصطلاح «حساب آرایی[13] » یا «حسابداری  ساختگی[14]» استفاده می‌شود. به هر حال در این مورد اتفاق نظر هست كه معاملات خارج از ترازنامه‌ای معاملاتی هستند كه هدفشان این است كه از بازتاب جنبه‌های قطعی فعالیتها در حسابها خودداری كنند، بنابراین این اصطلاح دارای مفهوم منفی است و عقیده بر این است كه باید از عملكرد كسانی كه در چنین معاملاتی شركت می‌كنند با وضع استانداردهای جدید حسابداری جلوگیری به عمل آید.

در این فصل از پژوهش ابتدا تاریخچه مختصری از مباحث و مقالات منتشره توسط نهادهای رسمی و غیر رسمی حرفه حسابداری در مورد موضوع و هم چنین به برخی از روشها و تكنیكهای مورد استفاده اشاره می‌شود.


2-2- گفتار اول:

تاریخچه:

2-2-1مقاله فنی انتشار یافته توسط انجمن حسابداران قسم خورده انگلستان و ولز(ICAEW) [15]

یك شماره از مقاله در اوایل سال 1980 منتشر شد كه در آن به تامین مالی خارج از ترازنامه موجود در شركتهای فهرست شده، در بورس لندن اشاره می‌كرد كه این امر باعث نقد حرفه حسابداری و تعدادی از شركتها شد. در پاسخ، انجمن، مقاله فنی (603 TR)[16] را در دسامبر 1985 به عنوان یك مقاله برای بحث منتشر كرد.

این مقاله از طریق تهیه صورتهای مالی برای بررسی معاملات خارج از ترازنامه به بررسی نكات زیر پرداخت.

1-در صورتهای مالی که می بایست به شکل صحیح و قانونی ارائه شوند، لازم است که این اطلاعات براساس محتوا و واقعیت اقتصادی معاملات مورد توجه قرار گیرند و نه صرفاً شکل قانونی آنها مد نظر قرار گیرد. محتوای معاملات و سایر رویدادها همواره با شکل قانونی آنها سازگار نیست، هر چند اثرات خصوصیات قانونی  یک معامله خود بخشی از محتوا و اثر تجاری آن است. این اثرات بایستی در چارچوب کلیّت معامله از جمله  هرگونه معاملات مرتبط مورد تفسیر قرار گیرد. جایی كه اقلام بر مبنای محتوای معاملات مربوط در حسابها گنجانده می‌شود و این مبنا متفاوت از شكل قانونی آنها است، یادداشتهای مربوط به حسابها باید شكل قانونی معاملات مربوط به این اقلام و مبالغ مربوط را افشاء كنند.

2- در شرایط خاص جایی كه عملیات حسابداری برای معامله ای با اهمیت برای نشان داده محتوای معاملات به جای شكل قانونی اش، با شرایط فعالیت شركت منطبق نباشد، افشاء باید شكل صحیح و بی‌طرفانه‌ای فراهم كند،‌در این حالت احتمالاً حسابهای فرضی جداگانه‌ای كه بر مبنای محتوای اقتصادی تهیه شده‌ است، ارائه می‌گردد.

انتشار مقاله فنی (603 TR) بحثهای زیادی را در داخل حرفه حسابداری و هم چنین اعضای اصلی حرفه ایجاد كرد. خصوصاً اینكه اعضای جامعه حرفه اعلام نمودند كه هر چند با اهداف اصلی مقاله (603 TR) موافق اند، اما با راه‌حل‌های پیشنهادی آن مخالفت دارند و استدلال كردند كه هدف اصلی صورتهای مالی فراهم آوردن قابلیت مقایسه و یكنواختی (ثبات رویه) است و این امر در بهترین شكل بوسیله حداقل کردن مفاهیم ذهنی و نظری بدست می‌آید. پس از این مباحث ایجاد شده كمیته استانداردهای حسابداری (ASC) [17] گروهی را مامور بررسی و مطالعه موضوع معاملات خارج از ترازنامه كرد. كمیته استانداردهای حسابداری دو پیش نویس در مورد تامین مالی خارج از ترازنامه منتشر كرد، اما قبل از اینكه طرح كامل شود، هیئت استانداردهای حسابداری(ASB) [18]جایگزین آن شد.


2-2-2 متن پیشنهادی 42- (ED42) [19]

نخستین موضوع در مورد معاملات خارج از ترازنامه در مارس 1988 تحت عنوان حسابداری برای معاملات با اهداف خاص توسط كمیته استانداردهای حسابداری (ASC) منتشر شد. متن پیشنهادی از مطالبی كه پیش از این توسط كمیته استانداردهای حسابداری ارائه شده بود تفاوتهای زیادی داشت. در متن پیشنهادی جدید، به جنبه مفهومی موضوع توجه بیشتری شده بود تا این كه نسبت به جزئیات موضوع. توجه متن پیشنهادی به بررسی امكان استفاده از اصول و قواعد در پیشنهاد برای تدوین تعدادی استاندارد برای معاملات مشترك و ترتیبات خارج از ترازنامه معطوف شده بود، اما جزئیات قوانین هنوز در ارتباط با این گونه معاملات تدوین نشده بود.

2-2-3 متن پیشنهادی 49- (ED49)

متن پیشنهادی شماره 49 با متن پیشنهادی شماره 42 تفاوت اساسی نداشت، با این وجود در جزئیات تفاوتهای زیادی بود. از آنجایی كه بیانیه پیشنهادی شماره 42 از یك شیوه عمومی پیروی میكرد، این احساس بوجود آمد كه دستورالعمل كاربردی تری مورد نیاز است، بنابراین به بیانیه پیشنهادی شماره 49 یكسری برنامه‌های كاربردی اضافه شد.

در آگوست 1990 كمیته استانداردهای حسابداری (ASC) جای خود را به هیئت استانداردهای حسابداری (ASB) داد. هیئت استانداردهای حسابداری ابتدا سعی كرد از طریق مفاهیم اساسی این گونه معاملات بسوی تدوین استانداردهای جدید گام بردارد ولی بخاطر خلاء قانونی این گونه معاملات تدوین استانداردها به كندی پیش می‌رفت.

2-2-4 شرایط پیشنهاد شده توسط متن پیشنهادی گزارشگری معاملات شماره 4 (FRED 4) [20]

گزارشگری محتوای معاملات در انتهای آوریل 1993 منتشر شد. با وجود متن پیشنهادی اولیه، مقدمه اصلی (FRED4) مجدداً درباره محتوا و واقعیت اقتصادی معاملات یك واحد تجاری كه باید در صورتهای مالی شركتها منعكس شوند تاكید داشت. این محتوا باید بوسیله در نظر گرفتن همه جوانب و مفاهیم ضمنی یك معامله (یا یكسری از معاملات وابسته) مورد شناسایی قرار گیرد و به معاملاتی كه در عمل اثر تجاری دارند اهمیت بیشتری بدهد. جهت تعیین محتوا لازم است معاملاتی كه منجر به افزایش یا كاهش دارائیها و بدهیهای واحد تجاری می‌شوند در نظر گرفته شوند.

2-2-5 بیانیه تحقیق مالی شماره 5 (1994) گزارشگری محتوای معاملات [21]

بیانیه پیشنهادی تحقیقات مالی شماره 4 (FRED 4) در سال 1995 به استاندارد تبدیل شد. اصول مطرح شده در بیانیه تحقیق مالی شماره 5 بطور كلی شامل همان مواردی بود كه در بیانیه پیشنهادی تحقیقات مالی شماره 4 وجود داشت. فقط تغییر مهم مربوط به واگذاری حسابهای دریافتنی نزد عامل (عمدتاً بانكها) و حذف آنها از حساب مطالبات در ترازنامه فروشنده می‌باشد.

هدف بیانیه تحقیق مالی شماره 5 در قسمت اول این استاندارد بدین صورت بیان شده است: هدف این است كه از محتوای معاملات گزارش شده در صورتهای مالی اطمینان حاصل كنیم. همچنین اثر اقتصادی معاملات شركت و دارائیهای تحصیل شده، بدهیها، سود یا زیان، باید بطور منصفانه در صورتهای مالی شركت نشان داده شود.


2-3 گفتار دوم:

مبانی نظری:

2-3-1 تجزیه و تحلیل مزایا و مخاطرات

اهمیتی كه ریسكهای ذاتی در جریان منافع آتی دارد این است كه كمك می‌كند به رفع این مشكل كه چه اقلامی مناسب تعریف دارائی و بدهی هستند و خاطر نشان می كند كه تخصیص مخاطراتی كه در درون یك معامله است، چگونه می تواند نشان دهد كه حقوق و تعهدات گمراه كننده است، و آیا اینكه واحد تجاری تحصیل یك دارایی و یا ایجاد بدهی را در نتیجه معاملات بدست آورده است یا خیر.

طبقه بندی مزایا و مخاطرات وابسته به دارائیها و بدهیها به روشهای مختلفی امكان پذیر است. تجزیه و تحلیلی كه اخیراً انجام شده است و به صورت فهرستی از مزایا و مخاطرات بیان شده است در پیش نویس متن پیشنهادی كمیته استانداردهای حسابداری بین المللی [22](E40) تحت عنوان «حسابداری برای ابزارهای مالی»[23] بیان شده است كه به صورت زیر می‌باشد.

ابزارهای مالی ایجاد شده در نتیجه تقبل یا انتقال یك یا چند ریسك توصیف شده در زیر می‌باشد:

ریسك قیمت[24] شامل: الف – ریسك ارزی[25] ب – ریسك نرخ بهره[26] ج – ریسك بازار[27]

ریسك ارزی: ریسك مربوط به نوسان ارزش یك ابزار مالی بواسطه تغییرات در نرخهای تسعیر ارز.

ریسك نرخ بهره: ریسك مربوط به نوسان ارزش یك ابزار مالی بواسطه تغییرات در نرخهای بهره بازار.

ریسك بازار: ریسك مربوط به نوسان ارزش یك ابزار مالی بواسطه تغییرات بازار، چه آن تغییراتی كه علت آنها عوامل خاص اوراق بهادار یا منتشر كننده اوراق و یا عوامل موثر بر همه اوراق بهادار معامله شده در بازار.

ریسك اعتباری:[28] ریسك مربوط به یك ابزار مالی در نتیجه ناتوانی در تسویه كردن بدهیها به علت رخ دادن یك زیان مالی.

ریسك نقدینگی[29]: ریسك یك شركت كه بعلت كم توجهی به تناسب تعهدات وابسته به ابزارهای مالی، با كمبود نقدینگی مواجه شده است (ریسك وجود نقد هم گفته می شود) .ریسك نقدینگی ممكن است در نتیجه یك ناتوانی در فروش دارائیهای مالی كه سرعت فروش آن محدود به ارزش بازار آن است بوجود آید. تغییرات در قیمت بازار موجب ایجاد نوسانات در ارزش یك ابزار مالی می‌شود به عنوان مثال، قیمت بازار اوراق بهادار، متاثر از تغییرات در ارزش بازار این اوراق است.

مزایای وابسته به داراییهای مالی ممكن است نه فقط شامل سودهای حاصل از تقبل ریسك قیمت باشد، هم چنین حقوق نسبت به دریافت بهره و پرداخت سرمایه، وثیقه قرار دادن ابزار به عنوان اوراق بهادار برای تعهدات، واگذاری ابزار برای منفعت و استفاده از ابزار برای تسویه تعهدات باشد. بدهی مالی معمولا از معاملاتی كه در آن واحد تجاری منافع گذشته را دریافت كرده است ناشی می‌شود، مانند وصول وجه نقد. موارد بالا تنها یكی از روشهای ممكن جهت توضیح انواع مزایا و مخاطرات وابسته به داراییها و بدهیها است. به هر صورت ممكن است مخاطرات و مزایا به عنوان نتایج یكسری از معاملات پنهان شوند كه فهم این موضوع به بررسی ارتباط بین معاملات بستگی دارد، اگر چه ممكن است این مخاطرات در هر یك از معاملات ( یا در مجموعه معاملات) تفكیك شده باشند و یا در نتیجه معاملات انتقال یافته باشند.

در مجموع، تحلیل تاثیر تجاری یك معامله با در نظر گرفتن اینكه مزایا و مخاطرات در كدام بخش از معامله می‌تواند پنهان شده باشد امكانپذیر است، هم چنین این موضوع كه انگیزه انجام معامله توسط واحد تجاری در راستای رسیدن به چه اهدافی بوده است در تشخیص ماهیت درست معامله موثر است.

به هر حال در نظر گرفتن كلیت معامله برای شناسایی انگیزه و علل انجام معامله خیلی بهتر از ارزیابی جداگانه، بخشهای هر معامله است.

2-3-2 شناخت [30]

سوال كلیدی این است كه چه چیزی تعریف یك دارائی یا بدهی، كه باید در ترازنامه شناخته شود را جامع می‌كند.

طبق استانداردهای حسابداری ایران، یک عنصر باید در صورتهای مالی شناسایی شود اگر:

  • شواهد کافی مبنی بر وقوع تغییر در دارایی ها یا بدهیهای مستتر در آن عنصر (از جمله در صورت لزوم، شواهدی مبنی بر اینکه یک جریان آتی ورودی و خروجی منافع اتفاق خواهد افتاد) وجود داشته باشد.
  • آن قلم را بتوان با قابلیت کافی به مبلغ پولی اندازه گیری کرد [استانداردهای حسابداری-سازمان حسابرسی-نشریه 160-ص518].

طبق استاندارد كمیته استانداردهای حسابداری بین المللی [31](IASC) یك عنصر باید در صورتهای مالی شناسایی شود اگر:

  • شواهد كافی دال بر وجود یك قلم (زمان تحصیل شواهدی كه نشان می دهد جریان منافع آتی خارجی یا داخلی رخ خواهد داد،) وجود داشته باشد.
  • یك قلم را بتوان با یك مقدار پولی با قابلیت اطمینان كافی اندازه گیری كرد.

این اصول شبیه اصولی هستند كه در فصل 4 پیش نویس بیانیه اصول، هیئت استانداردهای حسابداری (ASB) به آن می‌پردازد،

این جالب توجه است كه معیارهای پیش گفته توسط كمیته استانداردهای حسابداری بین‌المللی (IASC) با معیارهایی كه در پیش نویس (E40) «حسابداری برای ابزارهای مالی» وجود دارد كه به صورت زیر عنوان شده است،‌تفاوت دارد.

یك دارائی یا بدهی مالی در ترازنامه مورد شناخت واقع می‌شود هنگامی كه:

  • مزایا و مخاطرات مربوط به یك دارائی یا بدهی به داخل واحد تجاری منتقل شده باشد.
  • بهاء یا ارزش دارائی واحد تجاری یا مقدار تعهدات تقبل شده بصورت قابل اتكاء قابل اندازه گیری باشد.

همانطور كه می‌توان دید مورد دوم در هر دو تعریف تقریبا مشابه است، اما مورد اول تا حدود زیادی متفاوت است.

آزمونهای شناخت اغلب بصورت انتقال مزایا و مخاطرات از یك گروه به دیگران است اما مشكل این است كه مزایا و مخاطرات فوراً و یكجا منتقل نمی‌شوند.

بطور خلاصه اینكه منتقل ساختن مزایا و مخاطرات همیشه یك رویداد قابل تشخیص نیست. اما صرفنظر از مشكلات ثبت كردن اطلاعات مربوط در سیستم حسابداری این قابل بحث است كه آیا این مبنایی معقول برای تهیه یك ترازنامه را بوجود می‌آورد؟ مشكل دیگر اینكه هر یك از تعهدات قراردادی تبدیل به یك بدهی خواهد شد مثل تعهدات اجاره‌های بلند مدت (نه فقط تعهدات اجاره های سرمایه ای شناسایی شده در ترازنامه) ، قراردادهای فروش بلندمدت مواد اولیه و پرداختهای آتی حقوق تحت قراردادهای استخدامی.

-3-3 قطع شناخت [1]

قطع شناخت با این سوال ارتباط دارد كه چه وقت داراییها و بدهیهایی كه از قبل مورد شناخت واقع شده اند از ترازنامه حذف می‌شوند.

طبق استانداردهای حسابداری ایران ادامه شناخت یک دارایی یا بدهی در صورتهای مالی باید قطع شود اگر:

  • شواهد کافی مبنی بر دستیابی به منافع اقتصادی آتی یا تعهد انتقال منافع اقتصادی (از جمله در صورت لزوم، شواهدی مبنی بر اینکه جریان آتی ورودی یا خروجی منافع اتفاق خواهد افتاد.) دیگر وجود نداشته باشد [استانداردهای حسابداری-سازمان حسابرسی- نشریه 160-ص518].

 هیئت استانداردهای حسابداری (ASB) در پیش نویس اصول گزارشات، معیارهای زیر را برای قطع  شناسایی ارائه می‌كند.

شناسایی یك قلم به عنوان دارائی یا بدهی قطع می‌شود اگر:

  • آن قلم دیگر تناسبی با تعریف داراییها یا بدهیها در سرفصلهای صورتهای مالی نداشته باشد.
  • شواهد كافی كمتری وجود دارد مبنی بر اینكه واحد تجاری دسترسی به منافع اقتصادی آتی دارد و یا یك تعهدی كه منافع اقتصادی را منتقل می كند (شامل جایی كه شواهدی مبنی به وجود یك جریان داخلی یا خارجی آتی از منافع اتفاق خواهد افتاد)

پیش نویس كمیته استانداردهای حسابداری بین المللی (IASC) درباره ابزارهای مالی ضوابط نسبتا ساده تری را برای عدم شناسایی داراییها و بدهیهای مالی دارد. این شرایط شامل موارد زیر است:

  • مزایا و مخاطرات وابسته به دارایی یا بدهی به سایرین منتقل شده باشد.
  • حقوق یا تعهد واقعی اعمال شده تسویه شده است، فسخ شده است و یا منقضی شده است.

اما اشكالی كه این تعاریف دارند این است كه آیا همه مزایا و مخاطرات ملزم به انتقال است یا تنها هر كدام كه با اهمیت تر است و آیا مزایا و مخاطرات به عنوان یك مجموعه در نظر گرفته می‌شود یا بطور اختصاصی.

2-3-4 تهاتر [2]

بر طبق مفاهیم نظری گزارشگری مالی استانداردهای ایران تهاتر زمانی مناسب است که  واحد تجاری قادر باشد بر تسویه حساب از طریق پرداخت مبلغ خالص یا عدم پرداخت و الزام دیگری به پرداخت مبلغ خالص اصرار  ورزد و این توان تضمین شده باشد. در چنین حالتی بدهی واحد تجاری یعنی تعهد انتقال منافع اقتصادی تنها به اندازه مبلغ خالص می‌باشد [استانداردهای حسابداری-سازمان حسابرسی- نشریه 160-ص511].

تهاتر دو یا چند قلم دریافتنی و پرداختنی تنها زمانی مناسب است که توان واحد تجاری برای تسویه حساب از طریق پرداخت مبلغ خالص یا عدم پرداخت و الزام دیگری به پرداخت مبلغ خالص، تضمین شده باشد. این تضمین مستلزم وجود حق قانونی تهاتر است و اینکه چنین حقی در صورت ناتوانی دیگری در ایفای تعهد همچنان برقرار باشد. در غیر اینصورت معمولاً این امکان وجود دارد که واحد تجاری به ایفای تعهد ملزم شود، بدون آنکه بتواند  به منافع اقتصادی آتی دارایی دست یابد [استانداردهای حسابداری-سازمان حسابرسی- نشریه 160-ص21].

متن پیشنهادی گزارشگری مالی شماره 4 (FRED4) روشن می‌سازد كه داراییها و بدهیهایی كه واجد شرایط شناخت هستند باید بطور جداگانه در صورتهای مالی آورده شوند نه به صورت خالص (تهاتر شده) .

متن پیشنهادی تنها جایی روش خالص (تهاتر) را مجاز شمرده است كه مانده های بدهكار و بستانكار واقعاً داراییها و بدهیهای جداگانه نیستند.

متن پیشنهادی در موارد زیر تهاتر را مجاز شمرده است.

  • واحد گزارشگر ادعا می‌كند كه توانایی تصفیه حساب خالص بدهیها را دارد. برای تشخیص این مورد هیچ حسابی كه جزء بدهیهای احتمالی شركت است نباید در تسویه حساب خالص لحاظ شود (مگر اینكه رویدادهای احتمالی در تاریخ ترازنامه به وقوع پیوسته باشد). برای مثال حق یك بانك برای اینكه فشار بیاورد برای تسویه حساب یك وام پرداختی به مشتری و ودیعه‌ای كه مشتری نزد بانك دارد و با احتمال اینكه مشتری از شرایط وام تخلف كند، در این مورد بانك نباید ودیعه و وام را در ترازنامه خود تهاتر كند مگر اینكه شرایط وام در تاریخ ترازنامه نقض شده باشد.
  • واحد گزارشگر با اطمینان توانایی تسویه حساب نهایی داشته باشد، این با اهمیت است كه هیچ امكانی وجود نداشته باشد كه شركت تحت فشار قرار گیرد تا منافع اقتصادی را به گروهی منتقل كند در حالیكه از دسترسی به منافع اقتصادی خودش ناتوان باشد.
  •  واحد گزارشگر نباید ریسك با اهمیتی را كه مرتبط باشد با مبالغ ناخالص تحمل كند. بنابراین لازم است كه اقلام از یك نوع باشند، بنابراین تغییرات در مقدار منافعی كه در جریان است از طرف یكی بازتابی باشد از تغییرات در مقدار منافع در جریان دیگری.

2-3-5 نحوه ارائه اقلام مرتبط با هم[3]

متن پیشنهادی گزارشگری مالی شماره 4 (FRED4) ایده جدیدی را ارائه كرده است كه در پیش نویسهای قبلی توصیه نشده بود. این ایده تحت عنوان نحوه ارائه اقلام مرتبط با هم بدین معنی كه در جایی كه یك دارایی كلاً از تامین مالی بوجود می‌آید، قلم  مزبور در ترازنامه به عنوان رقم كاهنده دارائی كه به آن مربوط است نشان داده شود، بجای اینكه در بخش بدهیهای ترازنامه بیاید، مشروط بر اینكه ضوابط قانع كننده ای فراهم باشد.

در واقع سوال این است كه چطور این داراییها و بدهیها در ترازنامه نشان داده می‌شود؟ بنابراین، آن مشابه قطع شناخت اقلام نیست، متن پیشنهادی گزارشگری مالی شماره 4 (FRED4) تصریح می‌كند كه مفهوم نحوه ارائه اقلام مرتبط با هم، نشان دادن آن مزایا و مخاطرات با اهمیت حفظ شده در ارتباط با دارائیهاست و اینكه ادعای تامین كننده منابع مالی تنها به وجوهات نقدی ایجاد شده توسط آن محدود شده است چرا كه آن مبالغ ناخالص دارائی را نشان می‌دهد كه از منافع آن دارائی در شركت باقی مانده است.

متن پیشنهادی بیان می كند كه نحوه ارائه اقلام مرتبط با هم هنگامی باید مورد استفاده قرار گیرد كه یك دارائی كه از تامین مالی بوجود آمده است شرایط زیر را داشته باشد.

  • بازپرداخت تامین مالی  تنها از عواید ایجاد شده بوسیله آن قلم خاص كه تامین مالی شده است، صورت گیرد.
  • واحد تجاری تعهدی مبنی بر حفط آن قلم برای بازپرداخت تامین مالی یا باز خرید آن در هر زمان نداشته باشد.

بخش دوم روشن می‌كند كه ماهیت استقراض دارائی تامین مالی شده برای توجیه نحوه ارائه ارتباط اقلام کافی نیست شرکت باید با اختصاص دادن آن دارایی‌ها برای بازپرداخت وامها از کنترلش روی دارایی ها صرفنظر کند.

2-3-6  معاملات مرتبط[4]

بعضی وقتها ارزیابی ارتباط معاملات پیچیده و به هم فشرده که فقط در یک معامله منفرد نیست، مشکل است. متن پیشنهادی گزارشگری مالی شماره 4 (FRED4) بیان می کند که لازم است بجای پرداختن به حسابداری برای هر معامله بطور جداگانه مفاد و ماهیت همه معاملات تعیین شود. این ضروری است که این گونه معاملات از دیدگاه نتایج احتمالی بوسیله مورد ملاحظه قرار دادن انگیزه همه بخشهای معامله و سناریوهایی که طرفین معامله کننده ممکن است در مورد آنها توافق کرده باشند، مورد توجه قرار گیرند. به نظر می رسد این تنها راهیست برای اینکه حقیقت انگیزه و نتایج این توافقات و ترتیبات شناسایی شود.


این متن فقط قسمتی  از  بررسی امكان تشخیص (شناخت) استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه در شركتهای پذیرفته شده در بورس توسط حسابرسان مستقل می باشد

جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید

قیمت فایل فقط 6,900 تومان

خرید

برچسب ها : بررسی امكان تشخیص (شناخت) استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه در شركتهای پذیرفته شده در بورس توسط حسابرسان مستقل , تا مین مالی , تا مین مالی خارج از تراز نا مه , ساختار سرمایه , دانلود بررسی امكان تشخیص (شناخت) استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه در شركتهای پذیرفته شده در بورس توسط حسابرسان مستقل , شركتها با اهداف خاص

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر