مقاله بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش
قیمت فایل فقط 4,000 تومان
مقاله بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
طرح مسئله (مقدمه)............................................................................................... 1
فرضیه تحقیق........................................................................................................ 2
سؤال اصلی........................................................................................................... 2
سؤال فرعی........................................................................................................... 2
هدف تحقیق............................................................................................................ 3
موانع و مشكلات تحقیق......................................................................................... 3
سازماندهی تحقیق................................................................................................. 3
روش تحقیق........................................................................................................... 4
اهمیت تحقیق.......................................................................................................... 4
فصل اول- كلیات................................................................................................... 5
دیدگاههای نظری در مورد موانع ساختاری توسعة سیاسی................................ 5
مفهوم توسعة سیاسی........................................................................................... 5
شاخصهای توسعة سیاسی................................................................................... 9
رهبران سیاسی...................................................................................................... 9
منافع ملی و اصل پاسخگویی................................................................................. 10
حاكمیت قانون........................................................................................................ 11
مشاركت سیاسی................................................................................................... 11
دگرگونی در ساختار اجتماعی............................................................................... 13
رابطة دین و توسعة سیاسی.................................................................................. 13
سطوح سه گانة موانع توسعة سیاسی................................................................... 14
الف- موانع ساختاری سیاسی............................................................................... 14
ب- ساخت اجتماعی به عنوان مانع توسعة سیاسی.............................................. 14
ج- موانع خارجی یا بین المللی توسعة سیاسی...................................................... 14
فصل دوم- موانع اجتماعی یا بین المللی توسعة سیاسی در عربستان سعودی... 15
الف- موانع اجتماعی (بررسی نقش وهابیت در عدم توسعة سیاسی عربستان)... 15
ماهیت درونی وهابیت............................................................................................ 16
جریانهای مختلف وهابی در عربستان................................................................... 18
ضعف در آگاهیهای سیاسی.................................................................................. 21
زن در عربستان سعودی...................................................................................... 23
نقش مطبوعات در عربستان سعودی.................................................................... 24
طبقة متوسط.......................................................................................................... 25
موانع خارجی یا بین المللی.................................................................................... 26
فصل سوم- ساخت حكومت به عنوان مانع توسعة سیاسی................................. 27
ساختار قدرت سیاسی در عربستان...................................................................... 27
سیستم حكومتی..................................................................................................... 28
الف- جناحهای موجود در رأس قدرت................................................................. 28
سدریها.................................................................................................................. 28
جناح رقیب............................................................................................................. 29
جناح سوم- جناح آل فیصل................................................................................... 29
ب- مذهب وهابیت به عنوان ابزار......................................................................... 29
ج- نفت- ركن اساسی ساختار سیاسی عربستان.................................................. 32
د- نیروهای مسلح................................................................................................. 32
نتیجه گیری............................................................................................................ 34
منابع و مأخذ......................................................................................................... 37
طرح مسئله (مقدمه):
جامعة توسعه یافته، جامعه ای است كه در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تكنولوژی و سیاسی دچار تحول و دگرگونی شده است. در حوزة سیاسی جامعة نوساز و توسعه یافته دارای ویژگیهای خاصی از جمله تغییر فرهنگ سیاسی مردم و دگرگونی روابط مبتنی بر قدرت، تغییر ساختارها و پیدایش نهادهای اجتماعی، سیاسی جدید و تغییر در بنیانها و سیستم حقوقی روبه روست. توفیق در امر توسعه موجب تمایز كشورها از یكدیگر با عناوینی چون كشورهای توسعه یافته یا پیشرفته و كشورهای توسعه نیافته یا عقب مانده میشود. اكثر كشورهای توسعه نیافته به ضرورت توسعة سیاسی پی برده اند. چرا كه تحولات عمومی جهان، دگرگونیهای اقتصادی- اجتماعی، شهری شدن، گسترش و پیچیدگی ارتباطات در جهان امروزی و افزایش سطح سواد و فرهنگ جوامع و … جملگی عامل رشد و آگاهی سیاسی مردم شده و تقاضا برای مشاركت سیاسی را افزایش می دهند. در صورتیكه ساختارهای سیاسی جوامع همگام با افزایش رشد و آگاهی سیاسی به بسط و افزایش امكانات پاسخگویی نپردازند، ثبات سیاسی جوامع به مخاطره می افتد. اگر بین تحولات اقتصادی، اجتماعی با تحولات سیاسی هماهنگی و همگامی وجود نداشته باشد، تضاد و تعارض شدیدی در جوامع ایجاد میشود كه میتواند موجبات فروپاشی نظامهای سیاسی را فراهم نماید. از این رو اكثر كشورها، با ساختارهای سیاسی سنتی به ضرورت ایجاد توسعه و نوسازی سیاسی ولو به ظاهر پی برده و درصدد ایجاد تغییرات سیاسی برآمده اند. زیرا توسعة سیاسی وضعیتی است كه در آن یك نظام سیاسی با اتخاذ سیاستهای روشن و كارشناسانه و ایجاد نهادهای مؤثر برای پاسخگویی به نیازهای جامعه ظرفیت سیاسی خود را افزایش بدهد. در چنین نظامی مشاركت افراد، انفكاك ساختاری و حاكمیت قانون دیده میشود و دموكراسی شیوة رسوم حكومتی آن جامعه بوده است. در پادشاهی عربستان سعودی خصوصاً در چند سالة اخیر یك سلسله رفرمها و تحولات جدید در جهت تجدیدبنای ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دیده میشود. اقدامات و اصلاحات مزبور قاعدتاً می بایست تغییر ساختارها و ثبات سیاسی عربستان از شكل سنتی به فرهنگی مدرن را منجر و باعث توسعة سیاسی عربستان شود اما در واقع چنین نشده است.
فرضیة تحقیق:
ساخت سیاسی عربستان و روابط مبتنی بر قدرت هیأت حاكمه در عربستان مانع اصلی توسعة سیاسی بوده است. چرا كه ساختار سیاسی عربستان سنتی میباشد. بنابراین كلیة اقدامات و اصلاحات انجام شده قاعدتاً می بایست با نگرش سنتی توأم باشد نه اصلاحاتی عمیق و بنیانی.
سؤال اصلی:
موانع ساختاری توسعة سیاسی در عربستان سعودی كدامند؟
سؤالات فرعی:
1- توسعة سیاسی چیست؟
2- نقش عوامل اجتماعی و بین المللی در عدم توسعه سیاسی عربستان چیست؟
3- نقش حكومت در این راستا چه می باشد؟
هدف تحقیق:
این پژوهش میخواهد نشان دهد كه باورهای سنتی (اندیشه ها و فرهنگ سنت گرایانه) چگونه میتواند مانع توسعة سیاسی گردد.
موانع و مشكلات تحقیق:
عدم وجود منابع تخصصی كافی و موردنیاز در كتابخانه ها در خصوص ساختار سیاسی عربستان سعودی و به روز نبودن، علمی نبودن و عدم جامعیت آنها.
سازماندهی تحقیق:
در فصل اول به تعریف توسعة سیاسی، شاخصهای توسعه و برداشتهای مختلفی كه از مفهوم آنان وجود دارد پرداخته و سپس موانع سه گانه در توسعة سیاسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
فصل دوم به بررسی موانع موجود در راه توسعة سیاسی عربستان كه مربوط به جامعة مدنی است، می پردازد. در این فصل ابتدا موانع اجتماعی نظیر: وهابیت، فرهنگ سیاسی زنان در عربستان، مطبوعات، طبقة متوسط عربستان مورد بررسی قرار میگیرد. و در قسمت دوم همین فصل به موانع خارجی یا بین المللی توسعة سیاسی عربستان پرداخته خواهد شد.
در فصل سوم حكومت به عنوان مانع توسعة سیاسی فرض شده است. در این قسمت بررسی ساخت قدرت در عربستان سعودی، ابزارها و شیوه های اعمال قدرت، بررسی ایدئولوژی وهابیت به عنوان ابزار و نفت مهمترین ستونی كه بنیان نظام آل سعود بر آن استوار است مورد بحث قرار میگیرد. در قسمت بعدی همین فصل روند اصلاحات سیاسی در عربستان بررسی خواهد شد در این رابطه حوزة جامعه و محیط بین المللی و حكومت به عنوان اصلی ترین مانع توسعة سیاسی مطرح میشود. و در بخش پایانی به ارائه نتیجة نهایی از بحث و تطابق مباحث تئوریك با مباحث تاریخی و عملی خواهیم پرداخت.
روش تحقیق:
روش جمع آوری اطلاعات این پژوهش منابع كتابخانه ای میباشد.
اهمیت تحقیق:
این پژوهش میخواهد نشان دهد كه چه عواملی مانع توسعه سیاسی است و چگونه میتوان به توسعة سیاسی رسید.
ضعف در آگاهیهای سیاسی:
فرهنگ سیاسی هرملتی آینهای، از اندیشهها و باورهای آن ملت است كه به طرق مختلف نسل به نسل منتقل میگردد و در بستر خود نگرشی به ساختارها و نهادهای مختلف را حفظ یا دستخوش تحول میگرداند.برای مشاركت سیاسی احتیاج به آگاهیسیاسی وجود دارد و آگاهیسیاسی خود قسمتی از فرهنگسیاسی است. فرهنگسیاسی مجموعهای از نگرشها و طرز برخوردهای كم و بیش ثابت دربارة قدرت و سیاست است واز این رو محتوای فرهنگ سیاسی ممكن است مساعد یا نامساعد به حال توسعة سیاسی باشد.[1]
در دیدگاه اعراب عربستان آنچه در درجة اول حائز اهمیت است مفهوم قدرت است، نه عدالت. عدالت از دیدگاه آنان تا بدانجا مورد توجه است كه در خدمت قدرت و افتخار باشد. آنها به اجرای ظاهری حدود واحكام تا بدانجا كه مانع از تجاوز به فسق و فجور گردد می اندیشند و مهم نیست كه این كار چگونه و به چه قیمتی و به دست چه كسی صورت گیرد. به عبارتی، مهم آن است كه در جامعه سخن از اسلام باشد و ظواهر اسلام در جامعه رعایت شود و رنگ اسلامیت داشته باشد، حالا اگر دارندگان قدرت، خود ظالم، فاسق و سرسپرده باشند و حضورشان موجب دخالت و تسلط بیگانگان گردد اهمیتی ندارد.[2] ویژگی به منحصر به فرد مردم عربستان آن است كه تا زمانی كه یك عالم مذهبی در مقام و منصب خود باقی است، سخنانش هر چند كه در مخالفت با وضع موجود باشد مورد تقدیر و تحسین مردم است. اما به محض آنكه از مقام و منصب خود بركنار میشود، همه ارزشهای خود را از دست میدهد و مردم دیگر كوچكترین اعتنایی به او و سخنانش ندارند. جهل و بی سوادی عمومی و فقدان نهادهای سیاسی فعال و مردمی در عربستان باعث شده است كه حكام این كشور با استفاده از سنتهای قبیله ای و غیره ای مملكت را اداره كنند و مردم هم با نوعی اطاعت دینی از تصمیمات سردمداران رژیم پیروی نمایند. بنابراین فرهنگ سیاسی عامة مردم عربستان، فرهنگ اطاعت از حاكم است، كه این فرهنگ ناشی از عدم آگاهی سیاسی مردم است. و طبیعی است كه در فرهنگ سیاسی حاكمان مردم نقشی جز اطاعت از اوامر را ندارند و از مشاركت سیاسی مردم در انتخاب یا تعویض حاكمان اثری دیده نمیشود. به نظر می رسد گروههایی كه می خواهند تغییراتی را در عربستان به وجود آورند، در صورتی قادر خواهند بود مبارزة اصولی و پیگیر را علیه رژیم عربستان سعودی سازماندهی كنند كه نخست در باورهای غلط وهابی ها مطبوعات می باشد. به عنوان مثال پس از مطبوعات وابسته به رژیم به نام المسلمون عنوان كرده بود كه قیام علیه حاكم فاسق، حتی زمامداری كه مرتكب زنا و شرابخوری میگردد و اصول دیگران را غصب می كند و خون دیگران را به ناحق می ریزد، حرام است! چون مدعی است كه صحابه پیامبر هم بر آن تأكید كردهاند.
زن در عربستان سعودی:
رفتار با زنان در كشور عربستان به گونهای است كه شاید هیچیك از كشورهای در حال توسعه جهان نمونة آن یافت نشود. فاصلة ارزشی میان زن و مرد در این كشور آنقدر زیاد است كه زنان هیچگاه نمیتوانند آزادیها و ارزشهایی كه جامعة عربستان سعودی برای مردها قائل است برای خود تصور كنند. آنان كه نیمی از جمعیت فعال عربستان را تشكیل میدهند از كاركردن محرومند.1 آنان بیشتر به شغل معلمی و پرستاری در بیمارستانها اشتغال دارند. حق رانندگی ندارند. بدون اجازة كتبی از همسر خود حق ندارند در بیرون از خانه ظاهر شوند و یا به خارج سفر كنند. در عربستان سرنوشت زنان كاملاً در دست مردان است و تولد و مرگ یك زن هیچكدام به طور قانونی ثبت نمیشود. طبق فتوای علمای وهابی در مورد مسائل عمومی جامعة عربستان نباید با زنان مشورتی كرد اما مشورت با زنان در امور زنان اشكالی ندارد.
نقش مطبوعات در عربستان:
مطبوعات و رسانههای گروهی این كشور زیر نظر كامل دولت هستند و رادیو و تلوزیون به جز اخبار همساز رژیم چیز دیگری ندارد. روزنامهها و مجلات و نشریات از نظر فكری و مقالات منتشره توسط نویسندگان به وسیله دولت تغذیه میشوند ودولت عربستان خطمشی آنان را مشخص می سازد. آزادی قلم به معنای درج واقعیتهای موجود در سطح منطقهای، جهانی وجود ندارد، موضعگیری روزنامهها و نشریات در مورد مسائل داخلی، منطقهای و جهانی به موضع دیگری دولت عربستان بستگی دارد.[3] آزادی عقیده و گفتار وجود ندارد، كتابها، روزنامهها در اخبار آزاد ممنوع هستند مگر آنكه از سعودیها تمجید نمایند یا در راستای منافع حكومتی قرار داشته باشند. نقش اساسی رسانهها، خصوصاً مطبوعات دادن آگاهی سیاسی به مردم است. در حالیكه در عربستان مطبوعات و رسانهها در جهت عكس مورد فوق عمل میكنند. و در واقع میتوان گفت كه یكی از دلایل ضعف فرهنگ مشاركت، عدم آگاهی سیاسی به دلیل همین نقش رژیم میباشد. رژیم آل سعود همانند علمای ذهابی معتقد است كه اسلام زن را محدود و مقید كرده است. زن حق زندگی سیاسی ندارد. و بایستی از صحنة فرهنگ و جامعة عربستان سعودی دورنگاه داشته شود. با بررسی موارد فوق استنباط میشود كه زنان عربستان به وسیله حكومت سعودی و علمای وهابی شدیداً در انزوا قرار گرفته واز هرگونه مشاركت سیاسی محرومند.
طبقة متوسط:
تقسیم جامعه به طبقات و قشرها یكی از ویژگیهای بارز و تقریباً عمومی ساختار اجتماعی است كه همواره توجه نظریه پردازان را جلب كرده است. توسعة سیاسی جز مشاركت گروههای اجتماعی در صحنة سیاسی میسر نخواهد شد. طبقه متوسط در بحث توسعة سیاسی دموكراتیك از جایگاه ویژهای برخوردار است. رشد طبقات متوسط جدید، شامل كاركنان اداری، ناظران، مدیران، دانشمندان سیاسی و (خدمات مربوط به رفاه اجتماعی، تفریحات و فعالیتهای فراغتی) ناشی از توسعه اقتصادی میباشد.[4] حكام سعودی با پشتوانة دلارهای نفتی درصد برآمدند افرادها را كه دارای همان فرهنگ سنتی و قبیلهای بودند، تشویق به فراگیری مهارتها و دانشهای نوین غربی بنمایانند. این طبقه كه «طبقة متوسط جدید» نام دارد و اكنون وارد بازار كار شده و حتی پستهای حساس رانیز در نظام سیاسی حاكم بر عهده گرفتهاند.
قیمت فایل فقط 4,000 تومان
برچسب ها : تحقیق بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی , پروژه بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی , مقاله بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی , دانلود تحقیق بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی , بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی , موانع ساختاری , توسعه سیاسی , عربستان سعودی